دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت، گروه علم اطلاعات و دانششناسی ، ghfadaie@ut.ac.ir
چکیده: (2404 مشاهده)
امروز دنیا طور دیگر شده است و عصر اطلاعات و بهویژه اطلاعات دیجیتال همه را به جهانی دیگر فراخوانده و چهرۀ جهان را به شکلی دیگر ترسیم کرده است. در این شرایط، باید دنیای جدید را درک کرد. مبارزه با این دستاورد بزرگ بشری که هر روز بر دامنۀ آن افزوده میشود فایدهای ندارد، بلکه باید با شناخت دقیق آن به آسیبشناسی آن پرداخت. سیر حضور فناوری و مقابله با آن در بعضی موارد و مناطق و سپس پذیرش آن در طول تاریخ همچنان وجود داشته و دارد. ملتهایی که پیشاپیش به استقبال تغییر میروند و آن را قبل از درک و دستیابی به آن فرهنگسازی میکنند موفقترند.
لازمه درک آن این است که آسیبهای آن شناخته شود. ابتدا باید پذیرفت که هیچ پیشرفت علمیای بدون عوارض وجود ندارد. فناوریهای جدید که چهرۀ جهان را تغییر دادهاند:
- یا برای آبادانی و پیشرفت است؛
- یا برای تفنن است؛
- یا برای ماجراجویی است؛
- یا برای برونرفت است؛
- یا برای سودآوری است؛
- یا مقاصد دیگر از جمله نابودی بشر.
طبیعی است که رفتن بهسوی هریک یا مجموعهای از موارد بالا به انگیزه برمیگردد. انگیزه مهمترین است و از ارزش حکایت میکند.
همان طورکه اشاره شد، اکنون اوضاع عوض شده است و دنیای مجازی دنیای حقیقی شده و در تار و پود زندگی ما رخنه کرده است و امکان رسیدن به اهداف ملزوماتی را میطلبد. حال باید خود را با آن تطبیق داد و به فواید و استفادۀ درست از آن و آگاهی نسبت به آسیبهای آن هم توجه کرد. اگرچه میتوان فواید و آسیبها را به دستههای گوناگون تقسیم کرد، اما در یک نگاه کلی به آسیبها میتوان به دو بخش از آن اشاره کرد که من از آن به تهاجم یاد میکنم: تهاجم امواج و تهاجم افکار.
هجوم امواج یکی از مسائل مهم در جهان امروز است. متخصصان دربارۀ امواج و در خصوص اینکه اصلاً وجود و پدیده چیزی فراتر از موج هست یا نه بحثها داشتهاند. اما نکتۀ قابلتوجه این است که امواج با طول موجهای خاص میتوانند با سلامت جسم ما همنوا باشد و اگر از آن بالاتر یا پایینتر باشند تأثیرات مخرب دارند. دربارۀ بروز پدیدۀ کرونا بحثهای زیادی شد و اینکه اصلاً آیا واقعیت آن با فناوری الکترونیکی فایو جی مرتبط است یا نه بسیار نوشته شد. در هر حال، این احتمال قوی وجود دارد که با توسعۀ امواج، سلولهای بدن تخریب شود و آن را مستعد پذیرش بیماریها کند.
در هر حال، بدون اینکه ما بدانیم یا بخواهیم، با میل و رغبت خود داریم سلولهای بدن خود را فرسوده میکنیم و در معرض انواع آسیبها قرار میدهیم.
اما مهمتر تأثیر بر افکار است و فناوری اطلاعات راه را برای گسترش افکار و انتشار آن بسیار فراهم کرده است و یا بهتر است گفته شود که فناوری اطلاعات بستری ساخته است تا افکار و عقاید انتشار حداکثری یابند. من در اینجا از تولید و اشاعۀ موارد خلاف اخلاق یا ترویج فساد و بزهکاری سخن نمیگویم که خود داستان بسیار مفصل و غمباری دارد که مجال بحث آن در اینجا نیست. من از محتواهایی سخن میگویم که جنبۀ علمی یا شبهعلمی دارند و تولیدکنندگان یا انتشاردهندگان آنها بهظاهر قصد خیر دارند. بهتعبیر دیگر، تولید محتوا است که به فناوری اطلاعات هویت میبخشد و ضرورت و توسعۀ آن را توجیهپذیر میکند. افکار هم جنبۀ مثبت دارد و هم جنبۀ منفی. در جنبۀ مثبت آن بحثی نیست و اگر سازندگان فناوریهای اطلاعاتی با قصد خیر و نیز تولیدکنندگان محتوا بهخاطر اهداف بشردوستانه اقدام میکردند چیزی بالاتر از آن نبود، هرچند تأثیر منفی و مخرب امواج بر بدن به جای خود محفوظ است. اما اگر محتواهای تولیدشده منفی باشد یا از جانب مغرضان برای استثمار و استعمار مردم جهان باشد آنگاه آسیبها بسیار زیاد خواهد بود. از جمله آثار منفی تهاجم افکار این است که:
- علم کاذب به انسان میدهد؛ امروزه داشتن اطلاعات بهقدری مهم است که ما حاضریم سلامت خود را فدای آن کنیم. البته، اگر اطلاعات سازنده و مستند باشد، چارهای از آن نیست و برای کسب علم باید چنین کنیم و مخاطرات را به جان خریم. اما وقتی اطلاعات مستند نباشد یا بهقصد تخریب توزیع شود و به منبع آن توجه نکنیم، خود را عالم و آگاه میدانیم، در حالی که چنین نیستیم. شبهعلم بسیار خطرناک است و این نیاز به قدرت تحقیق و مستندسازی و تجزیهوتحلیل دارد و این کار هرکس نیست. عیب توزیع و انتشار اطلاعات به این صورت این است که بی نیازی به پرسش از دیگران را القا میکند و هرکس سر در گوشی یا رایانه خود دارد و خود را عالِم فرض کرده و از مشاوره با دیگران پرهیز میکند.
- تردید را بالا میبرد؛ آسیب دیگر افزونگی اطلاعات این است که در انسان در مواردی شک ایجاد میکند. توزیع اطلاعات بیسند یا با سند ضعیف یا دریافت بریدههایی از گفتارها یا نوشتهها، با غرض خاص، انسان را دچار تردید میکند. در صحنۀ فعالیتهای سودآورانه یا اجتماعی، آدمها برای بیرون راندن رقیب از صحنه به هر وسیلهای متوسل میشوند. برای مثال، در هر کشور بههنگام انتخابات، هر گروهی برای تبلیغ نامزد خود از هر وسیلهای استفاده میکند.
- تحیر را میافزاید؛ پس از شک، حیرتافزایی نتیجه دیگرِ اطلاعات بیسند و یا با سند ضعیف است. فناوری اطلاعات در دست همه است و همه از آن استفاده میکنند. بدیهی است سوءاستفاده کنندگان انگیزۀ بیشتری برای سودآوری یا تخریب دیگران دارند و از این باب موفقترند، و افراد خوشخیال یا خوشبین، فارغ از تلاش دیگران، تلاشی برای آگاهیبخشی نمیکنند و به کار خویش مشغولاند. نتیجه اینکه سوءاستفادهکنندگان بسیاری را در هالهای از حیرت فرو میبرند.
- قدرت تصمیمگیری را کم و انتخابها را سخت میکند؛ اگر در انتخاب مواجه با دو گزینه باشید، سریع تصمیم میگیرید، اما اگر تعداد گزینهها بیش از صد تا شد قدرت تصمیمگیری شما سخت خواهد شد. این در صورتی است که همۀ گزینهها به راستی تبلیغ کنند و راست بگویند. اگر خلاف واقع هم در بین باشد، معلوم است که فرایند و نتیجۀ این تصمیمگیری چه خواهد بود.
- بدبینی و دشمنی ایجاد میکند؛ سرانجام، وقتی در امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شایعات و تبلیغات دروغین زیاد شد و مراحل پیشین را پشت سرگذاشتید لاجرم سرخورده و گرفتار بدبینی و سپس دشمنی میشوید. و در نتیجه،
- آن کس که هدف سوء دارد برنده میشود؛ زیرا در امور اجتماعی و سیاسی و فرهنگی آن کس که هدف سوء خاصی را دنبال میکند میخواهد شما را در تصمیمگیری مردد کند و همین تردید فرصت خوبی برای برنده شدن او خواهد بود. برای مثال، همین که دانشآموزان را نسبت به تلاش واقعی برای کسب دانش مردد کند کافی است و برای آنان هدف تلقی میشود. گرفتاریهایی که اعتیاد به بار آورده و جوانان و نوجوانان ما را گرفتار کرده است حاصل همین تبلیغات سوء و ناتوانی کارگزاران و خیرخواهان در جلوگیری از آن است.
افکار راست و دروغ، و تبلیغات بی حدوحصر در فضاهای حقیقی و مجازی تأثیر خود را میگذارد و در اینجا است که ضرورت مشاوره با افراد آگاه و مسئول بیشتر میشود. پس، باید افراد و بهویژه سازمانهای مسئول خود را آماده کنند. نظامات بهویژه آنهایی که رسالت فرهنگی-اجتماعی دارند نقشآفریناند.
کتابخانههای عمومی یکی از این نظامات است. دنیای فناوری با کسی شوخی ندارد و هر فرد یا سازمانی که خود را درنیابد و با شرایط فعلی بهطور علمی هماهنگ نسازد محکوم به فناست. بسیار شنیده و دیدهایم که مشاغلی از دست رفته و جای خود را به مشاغل جدید دادهاند و این امری اجتنابناپذیر است. نهتنها انطباق با وضع موجود امری لازم است، بلکه آیندهپژوهی در هر سازمانی جزء لوازم حیات آن سازمان خواهد بود. سازمانها باید پیشبینیهای لازم را برای آینده انجام دهند و چنانچه نتوانند برای ابراز وجود محملی پیدا کنند باید کار خود را واگذارند. اینکه در بسیاری از موارد میبینیم که بعضی مغازهها بهدلیل تغییر شغل جنسهای خود را به حراج میگذارند علاوه بر سودجویی پیامِ بیخاصیتی آن شغل را تداعی میکند.
پرسش این است که آیا کتابخانههای عمومی با شرایط جدید که کرونا هم مزید بر علت شده است، خود را تطبیق دادهاند؟ آیا کتابخانههای عمومی مانند آموزشوپرورش تشکیلاتی همچون «شاد» یا «مدرسه تلویزیونی ایران» درست کردهاند؟ البته، این بدین معنا نیست که آن دو برنامه کاملاً مطلوباند و البته کتابخانهها هم همچون آموزشوپرورش نیست اما نشان میدهد که محیط عوض شده است.
واقعیت این است که اگر کتابخانهها را محل خواندن یا حتی مشاوره تلقی کنیم، معارضانی سرسخت برای آنها به وجود آمدهاند. تلفنهای همراه، رایانه و اینترنت و ابزارهای دیگر رقبای بزرگی در این زمینه هستند. انفجار اطلاعات خود نام دیگری برای تهاجم افکار است و این در امور اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیشتر مصداق دارد. باید شیوههای دیگر را انفرادی یا با ترکیب و با مشاوره از متخصصان پیگیری، و از آنها برای جلب افکار عمومی و توجیه ضرورت وجودی خود و تفهیم آن به مقامات مسئول و تصمیمگیر از جمله در موضوعات زیر استفاده کرد:
- فرهنگ و اقتصاد خانه، محله و کشور؛
- کسبوکار و مهارتافزایی و تعمیرکاری؛
- تربیت و مشاوره؛
- بحثهای فلسفی و حکمی؛
- پزشکی، درمان و رواندرمانی و نحوۀ استفاده از داروها؛
- بررسی آسیبپذیریهای اجتماعی و انتشار آن؛
- ایجاد شبکههای مفید اطلاعرسانی؛
- مشارکت در طرحهای کلان اطلاعاتی و دانشی و نشان دادن نقش کتابخانهها بهویژه در مسائل فرهنگی؛
- خلق منابع جدید و جستوجوی خلأهای فرهنگی و اجتماعی؛
- برونگرایی در محله یا منطقه و در صداوسیما؛
- تولید نرمافزار یا محتوا و ایجاد جاذبه برای اینکه تماس بگیرند؛ و
- اخلاق که از همه مهمتر است. بشر امروز در دنیای خشک اطلاعات به اخلاق و انسانیت نیاز دارد، گرچه بهرهکشی از اطلاعات و سودجویی از آن اطلاعات را هم به چالش کشیده است.
بدیهی است که نبودن نیروی کار متفکر و علاقهمند به کار، عدم اختصاص آموزش مفید به آنها، یا ندادن اختیار لازم برای انجام فعالیت، کتابخانههای عمومی را به مراکزی منفعل و آسیبپذیر تبدیل میکند.
اگر در هر یک از موارد فوق به صورت عمیق کار شود، چه بسا بتوان الگو یا مدلی طراحی و آن را برای استفاده داخلی و خارجی تثبیت کرد تا دیگران از آن بهره ببرند.
تصادفاً اغلب مقالات این شماره به نوعی بر اهمیت توجه به خدمات نوین کتابخانهها تأکید دارند. امید است استادان و دانشجویان با اهتمامی بیشتر بر روی موضوعات فوقالاشاره تحقیق ثمربخش کنند و برندهایی را بیافرینند.
نوع مطالعه:
كمّي |
موضوع مقاله:
خدمات کتابخانهای برای خانوادهها و ارتقای فرهنگ عمومی دریافت: 1400/3/22 | پذیرش: 1400/3/10 | انتشار: 1400/3/10