دانشگاه تهران ، ghfadaie@ut.ac.ir
چکیده: (2996 مشاهده)
کرونا و آسیبهای غمافزای آن بر کسی پوشیده نیست. اینکه این بلای خانمانبرانداز یا میهمان ناخوانده چگونه بر سر ما آوار شد خود داستانی بس مفصل و غمانگیز است، و اینکه آیا بشرساخته یا بلای آسمانی است باز جای بحث دارد و اینجا جای بحث آن نیست. اما هر بلایی ضمن داشتن خسارات دارای فوایدی نیز هست. به زبان مدیریتی، تهدیدها فرصتهایی هم به همراه دارند که باید از آنها نهایت استفاده را کرد.
زندگی کردن در شرایط سخت انسان را مقاوم و پایدار میکند و او را به فکر چاره میاندازد و راههایی را پیشِ پای او میگذارد تا بتواند از امکانات موجود حداکثر استفاده را بکند.
فرصتهای ناشی از این بیماری کم نیست که باید در جای خود به آن پرداخت. یکی از فواید آن این است که ما نحوه دیگرِ زندگی کردن را یاد گرفتیم یا باید یاد بگیریم. البته، بعضیها خود به استقبال رفتند و بعضی دیگر با اکراه آن را پذیرفتند و عدهای را باید با زور با این نحوۀ زندگی آشنا کرد.
کرونا به ما آموخت که میتوان با هزینۀ کمتر همان فعالیتهای فرهنگی را با دورکاری انجام داد، بهشرط اینکه زیرساختها فراهم باشند و مسئولان امر نسبت به این قضیه احساس مسئولیت کنند. کرونا آموخت میشود والدین را با بچهها سر یک کلاس درس نشاند تا پابهپای هم به تعلم بپردازند. کرونا آموخت که میتوان از فناوری ارتباطی حد اکثر استفاده را برد، و بهجای محتواهای نامناسب آن را با دانش رسمی و بومی پر کرد و نسبت به ضررهای آن هم واقف شد. کرونا استاد و معلم را موظف کرد تا در زمان مشخص مطالب خود را بدون حاشیه ارائه کنند. کرونا محیطی رقابتی به وجود آورد تا سازمانها برای ایفای نقش و وظیفۀ خود هرچه بهتر و بیشتر از امکانات برخط استفاده کنند و بسته به نیاز مردم، خود را با شرایط وفق دهند. کرونا شرایط و وضعیتی را به وجود آورد که در آن اگر کسانی اهمال کنند حذف میشوند و دیگر نمی توانند به حیات خود ادامه دهند.
با کرونا آموزشهای تلویزیونی بهسرعت فعال شدند و اگرچه در مناطق محروم نمیتوان زیاد از آن بهره برد اما در اغلب نقاط کشور دانشآموزان از آن استفاده میکنند.
در این بین، کتابخانهها هم باید کارهایی را انجام میدادند یا انجام دادهاند یا در دست انجام دارند. در اینکه آیا تأخیری صورت گرفته یا تقاضایی از جایی دریافت نشده است، یا خود مسئولان بهاندازۀ کافی به فکر این مطلب بودهاند، اگر پاسخ مثبت است، باید اطلاعرسانی کنند.
من در سرمقالۀ یکی از شمارههای این مجله در سال 1396 با عنوان «لزوم بازنگری در راهبرد کتابخانههای عمومی» به دوازده مورد اشاره کردهام که اگر کتابخانههای عمومی بخواهند بمانند باید خود را با شرایط محیطی در هر زمان وفق دهند. در آنجا گفتهام که کتابخانهها در شش مورد (شامل قانون و مسائل قانونی؛ مجموعه؛ مخاطبان و شیوه جذب؛ ساختمان، معماری، مکانیابی و دسترسپذیری؛ کارکنان و افزایش سطح مهارت؛ و پذیرش هنر در ارائه خدمات) باید فعال شوند و نهاد کتابخانه عمومی یا هر سازمان مشابه هم در شش مورد (شامل تربیت یا استخدام دائمی یا موقت کتابدار پژوهنده، کتابدارکارآفرین، کتابدار قصهگو، کتابدار هنرمند، کتابدار مشاور، و کتابدار فنی) خود را تجهیز کند.
در هر حال، همچنانکه دیویی، که شاید بهتعبیری بتوان او را در غرب پدر کتابداری جدید دانست، گفته است که اگر کتابداران همچنان بخواهند به روشهای سنتی خود عمل کنند، یعنی بهجای ورود به متون و تحلیل آنها برای خدمت بیشتر به متقاضیان فقط به داد و گرفت کتاب بپردازند و بهتعبیر وی فقط دروازهبانان دانش باشند و نه همکاران دانشمندان و محققان، در جهان پراطلاع کنونی منزوی خواهند شد و لذا تردینیک معتقد است باید به فکر تغییر روش و منش باشند؛ به این معنا که ضمن توجه به سنت باید به آینده توجه کرده و نیازهای آتی مردم را قبل از آنکه آنها تقاضا کنند تدارک ببینند (تردینیک، 1395).
اگر بروننگری و خدمات فرامکانی در کتابخانهها اجرا شده بود، الان کار بسی سادهتر بود. اکنون دیگر باید کتابخانه را از اتکا به مکان خارج کرد. مکان باید نقطۀ کانونی و پایگاهی برای خدمترسانی باشد. خدمات باید برونی یا برونسپاری شود. شبکۀ آموزش دانشآموزی (شاد) و مدرسۀ تلویزیونی ایران برنامههای نسبتاً موفقی است که پس از هجمۀ کرونا به وجود آمدند یا تقویت شدند و همچنان دارد به پیش میروند. آنها دارند آنچنان برنامهریزی میکنند تا در زمان خلاصی از این آفت خانمانسوز بهعنوان بدیلی برای آموزش همچنان به کار خود ادامه دهند. سؤالی که در اینجا مطرح است این است که در کنار فعالیت شاد و مدرسۀ تلویزیونی ایران توسط صداوسیما و از طریق اینترنت آیا کتابخانهها میتوانند و باید به خدمات جانبی خود برای تغذیۀ مطالعاتی دانشآموزان تحول بخشند؟ آیا اکنون که قریب یک سال از شیوع کرونا میگذرد آنها در این زمینه بهطور فعال وارد معرکه شده و برای آن برنامه داشتهاند؟
به نظر میرسد آنچه در کنار برنامۀ شاد و مدرسۀ تلویزیونی ایران میتوان انجام داد بسیار است که کتابخانهها با توجه به رسالت خود باید برای آن طرح و برنامه داشته باشند و با تفاهم، مشاوره و همکاری با آموزشوپرورش به کار مشغول شوند. کتابخانههای عمومی شهرداری و کانون پرورش کودکان هم میتوانند در کنار نهاد کتابخانههای عمومی در این زمینه نقشی مهم ایفا کنند.
یکی از ضرورتهایی که اکنون نهاد کتابخانه باید به آن بپردازد ساخت کتابخانۀ مجازی است که نسبت به کتابخانههای فیزیکی هم آسانتر است و هم هزینۀ کمتر دارد. برخی از مسئولان برنامۀ شاد و ادارۀ کل آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش طی صحبتی که با آنان داشتهام بر ایجاد کتابخانۀ مجازی تأکید داشتند و این کار نهاد است که میتواند در این زمینه نقش مهمی را ایفا کند. از جمله مواردی که برای ایجاد کتابخانههای مجازی آموزشی و آموزشگاهی بهعنوان یک سنت ماندگار و نه موقتی میتوان پیشنهاد داد عبارتاند از:
- کتابها باید دوگانه چاپ شوند به این معنا که کتاب فیزیکی در کنار کتاب الکترونیکی وجود داشته باشد.
- نمایشگاههای کتاب الکترونیکی به بهترین و جذابترین شیوه برگزار شوند و با اطلاعرسانی بهموقع و تقویت زیرساختهای فنی، دانشآموزان و معلمان را با کتابگردیهای مجازی آشنا ساخته و به آن ترغیب کنند.
- کتابخانهها با تبلیغی فراگیر دانشآموزان و آموزگاران را برای استفادۀ بیشتر از محتویات منابع فراخوان کنند و این قطعاً پس از آمادهسازی آن منابع برای چنین استفادهای خواهد بود. برای آغاز این کار، لازم است مسئولان نهاد:
- با آموزشوپرورش تفاهمنامه امضا، قرارداد منعقد و سریعاً اجرای آن را آغاز کنند؛
- با کمک همۀ کتابداران دلسوز در سراسر کشور، از طریق دستهبندی کتابها و مجلات موجود و نمایهسازی عناوین یا موضوعات مقالات، خود را برای خدمترسانیِ تحویل مطلب یا مقاله و در گام بعدی تحلیل محتوا آماده کنند؛
- با شناسایی و دستهبندی کتابهای کمکدرسی، دانشآموزان و آموزگاران را به استفادۀ مداوم از این کتابها ترغیب کرده و بهگونهای عمل کنند تا وقفهای در کار نباشد که موجب دلسردی و یأس آنها شود. نکته اینجاست که در امور علمی و فرهنگی، بهویژه در شرایط کنونی، آنقدر افراد دلنازکاند که با اندکی ناهماهنگی مکدر و مأیوس میشوند و لذا بهقول معروف باید ناز آنها را خرید و این تنها از کتابداران دلسوز و عاشقِ خدمتی برمیآید که از کار خود لذت میبرند؛
- کتابخانههای عمومی با هم شبکه شوند و حتی در صورت لزوم با کتابخانههای دانشگاهی هم مرتبط باشند. اگر بهلحاظ فنی یا حقوقی یا مدیریتی یا مالی مشکل دارند بهسرعت آن را حل کنند، نه مانند مدیریت بین گمرک و بانک مرکزی که سالها کالاها در بنادر رسوب کرده بود و تا جیغ مردم را در نیاوردند به فکر نیفتادند؛
- پایگاه یا پایگاههایی بهعنوان کتابخانه برای سنین مختلف ایجاد کنند؛
- با ضبط برنامههای درسی شاد و مدرسۀ تلویزیونی ایران یا معرفی مراکزی که چنین امکاناتی را میتوانند عرضه کنند متقاضیان را یاری دهند.
- با فراخوان افراد خوشصدا برای تهیۀ کتابهای گویا، از جمله کتابهای قصۀ گویا، در جهت تنوع بخشیدن به خدماتی که ارائه میکنند بکوشند؛
- سالنهایی را برای بازآموزی درسهای دادهشده توسط تلویزیون در ساعات منظم و با اعلام قبلی و با رعایت همۀ شیوهنامههای بهداشتی و نیز اتاقک (کابین)های خصوصی در صورت لزوم، آماده و حتی در این زمینه از خدمات مراکز دیگر همچون مساجد، سالنهای سینما و اماکن عمومی شهرداریها استفاده کنند.
- در سرعت دسترسی بکوشند و خدمات یا تولیدات خود را مجانی یا با قیمت ارزان در اختیار متقاضیان قرار دهند؛
- با همکاری معلمان آموزشوپرورش، برنامۀ پاسخ به سؤالات دانشآموزان را تدارک بینند، یا حتی برنامههای مشاوره و همکاری میان معلمان همرشته را با ایجاد شبکه فراهم کنند؛
- نهاد [کتابخانههای عمومی] خود، یا با همکاری سایر سازمانها، مراکزی برای تعمیر وسایل الکترونیکی یا غیر آن، یا جمع آوری قطعات زائد در سراسر کشور و همچنین برای تشویق به ساخت قطعات برای کاهش وابستگی در نظر گیرند؛
- با پزشکان بهویژه چشمپزشکان برای کم کردن آسیبهای چشمی، یا با روانشناسان برای کاهش آسیبهای روانی همکاری کنند، زیرا استفادۀ مداوم از ابزار الکترونیکی آسیبهای چشمی را افزایش میدهد؛
- والدین را به بهرهگیری از آموزشهای دادهشده و نیز نظارت بر نحوۀ استفاده از شبکهها تشویق کنند؛
- با آموزشوپرورش برای ایجاد مراکز آموزش مهارتهای گوناگون و شروع از سادهها به سختها، مانند سخنرانی، قصهگویی، حل مسئله، مدیریت، سبک زندگی، تعمیرات، و همچنین برگزاری آزمایشگاههای اینترنتی، جلسات نقد و گفتوگو، پاسخ به سؤالات در حوزههای مختلف و اخذ جواب و ارسال آن بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، همکاری کرده و برای مهارتآموزی با استفاده از مربیان، روانشناسان، جامعهشناسان و حرفهمندان حوزههای گوناگون تلاش کنند.
گفتن این موارد ساده است اما در مقام اجرا در این کشور، با توجه به عزم و نظم و جزم مدیران برای اجرا، سختترین کار است.
نوع مطالعه:
كيفي |
موضوع مقاله:
ترويج فرهنگ کتابخوانی و مطالعه در خانوادهها، مدرسه و جامعه دریافت: 1399/10/22 | پذیرش: 1399/6/10 | انتشار: 1399/6/10