جریان اطلاعات و شفافیت آن سرمایه اجتماعی را میسازد و افزون میکند. زندگی انسان بدون اطلاعات ممکن نیست. اطلاعات منظم و هدفمند به دانش تبدیل میشود و ما برای گذران زندگی به کسب و استفاده، به آن نیازمندیم. وقتی زندگیِ اجتماعی گسترده شد مردم به تقسیم کار میپردازند و مسئولیتهای اجتماعی شکل میگیرد و هر مسئولیتی ناظر به حل بخشی از مشکلات میشود. مردم انتظار دارند که مسئولان اطلاعات لازم را در مورد چگونگی انجام کارها و احیاناً مشکلات در اختیار آنان بگذارند، تا در حلّ آنها مشارکت کنند. هر گاه مسئولانی در اطلاعرسانی بهتر کار کنند از کمک های مردمیِ بیشتر برخوردار میشوند و این به این معنا است که سرمایه اجتماعی زیاد است. معنای دیگر آن این است که مردم و کارگزارانشان به هم اعتماد دارند و به هم یاری میرسانند. هر گاه رابطه با مخاطب با عدم شفافیت و غلط بودن مبنای کار توأم باشد سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی از بین می رود. نتیجه اینکه مردم هم اطلاعات درست نمیدهند و هم کارگزاران بر اساس اطلاعات غلط نمیتوانند برنامهریزی کنند و کشور اداره نمیشود و همه چیز به هم میریزد. بنابراین مخفی کردن اطلاعات، و یا اطلاعات غلط دادن آنها نتیجه عملکرد مسئولان است. این نوع اطلاعات مردود است.
نوع مطالعه:
كمّي |
موضوع مقاله:
مطالعات روانشناسي دریافت: 1397/4/17 | پذیرش: 1397/4/17 | انتشار: 1397/4/17