جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای علم اطلاعات و دانش‎شناسی

غلامرضا فدائی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

اهمیت رفتار اطلاعیابی بر کسی پوشیده نیست. این مسئله به ویژه در حوزۀ علوم اطلاعات و دانششناسی بیشتر محسوس است زیرا که آن موضوع به‎طور خاص به این حوزه تعلق دارد. اهمیت رفتار در دنیای امروز تا آنجا پیش رفته است که حتی مدعی مکتب برای آن شده‎اند. مکتب رفتارگرایی سعی بر آن دارد تا رفتار آدمی را آن قدر بزرگ جلوه دهد تا همۀ انگیزههای فکری و ذهنی را نیز به آن منتسب کند. رفتارگرایی که در آن شدت و ضعف هم وجود دارد معتقد است که همه چیز آدمی تحت تأثیر آن قرار دارد. اما باید با دقت هرچه بیشتر بررسی شود که آیا این چنین است؟ بنابراین ممکن است بعضی از مدلهای اطلاعیابی هم بهطور مستقیم و یا ضمنی متأثر از این نوع تفکر باشد. در هر حال توجه به رفتار اطلاعیابی از اهم مسائلی است که باید متخصصان و دلسوزان حوزۀ علم اطلاعات و دانششناسی به آن بذل توجه و در راه آن قلمفرسائی کنند و مدلهای گوناگونی را بر وفق موضوع، مکان و  زمان مورد توجه قرار دهند.

رفتار اطلاعیابی حوزهای وسیع در مبحث علم اطلاعات و دانششناسی است که تحقیقات پیرامون آن بیشتر جنبه کیفی دارد. محققان در این حوزه برای خدمت بیشتر به کاربران سعی دارند تا شیوههای اطلاعیابی آنها را بررسی کنند تا بتوانند خدمات بیشتر و مؤثرتری را به آنها ارائه دهند. این مسئله همچنان که ویژگی‎های فردی اشخاص را مورد بررسی قرار میدهد با فرهنگ جامعه هم مرتبط است و لذا برای توفیق بیشتر در این زمینۀ مطالعات فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی هم در این زمینه تأثیر دارد. بنابراین محققان این حوزه نه تنها رفتار فردی را مدنظر دارند بلکه باید برای توفیق بیشتر در کار به جنبههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی هم توجه نمایند. در حوزۀ الکترونیک هم با آنکه تماسهای فیزیکی کمتر شده است ولی بررسی این رفتارها به شدت مورد توجه است. سایتها و موتورهای جستجوی گسترده در سطح جهانی برای ارائه خدمات بهتر از رفتارهای اطلاعیابی مخاطبان با استفاده از انواع ابزارها و وسائل استفاده میکنند.

بدیهی است هر جا تقاضا بیشتر باشد رفتار اطلاعیابی برای عرضهکنندگان و نیز تولیدکنندگان کالا هم بیشتر و حساستر است. این مسئله را ما در فروشگاههای بزرگ به خوبی مشاهده میکنیم و میبینیم که شرکتها و سازمانها برای جذب و جلب مشتری تا چه اندازه سرمایهگذاری می کنند و رفتارهای مخاطبان و مشتریان را با دقت چه با تصویربرداری، و چه با پرسوجو، و چه با تحقیقات علمی و فرهنگی مورد مطالعه قرار میدهند. فرهنگ هر قوم و جامعهای ممکن است دارای ویژگیهایی باشد که جامعهای دیگر به گونهای متفاوت واجد آن است. با آنکه تعاریف گوناگونی درباره فرهنگ وجود دارد و بعضی آن را غیرقابل تعریف میدانند من فرهنگ را چنین تعریف کردهام:

فرهنگ عبارت است از کلیۀ هنجارها و شبههنجارهایی که یک گروه، قوم و جامعهای به آن پایبندند و آن را اجرا میکنند، خواه خود اعتقاد و عادت داشته باشند و یا به خاطر احترام به دیگران آن را رعایت کنند. خاستگاه این هنجارها ممکن است اعتقادات دینی، آداب و رسوم اجتماعی، ترس و یا علاقه به هر چیزی باشد. بسیاری از مردم نسبت به خاستگاه تحقیق نمیکنند ولی افراد فرهیخته ممکن است راجع به این ریشهها تحقیق کنند و در طول زمان باعث تغییر فرهنگ شوند. شبههنجار به این معنا است که مثلاً قومی به دروغگویی و چاپلوسی عادت کردهاند که اگر چه به معنای عام فرهنگ نامیده میشود ولی واقعاً فرهنگ و هنجار نیست.

ناگفته نماند که رفتار اطلاعیابی اگر چه بیشتر در کاربر تجلی مییابد و مدیران و خدمتگزاران کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی چه به صورت سنتی و یا الکترونیک در مقام کشف آن هستند تا خدمات خود را به گونهای عرضه کنند تا کاربران راحتتر و بهتر به مقصودشان برسند ولی دانش، بینش و منش مسئولان به ویژه آنها که به طور مستقیم با کار بر در ارتباطاند بر این رفتار تأثیر دارد. این به این معنا است که اگر چه در بسیاری از موارد هدف خدمتگزاران کتابخانهها بهطور عام در بهبود روشها و تسهیل راهکارها برای دسترسی بیشتر است ولی در بسیاری از موارد لازم است که آنها به ارزیابی خود و داشتههای خویش پرداخته و آموزشهای لازم را برای کاربران تدارک دیده و آنگاه به ارزیابی رفتار اطلاعیابی کاربران بپردازند.

رفتار اطلاعیابی را بر اساس عمومیت و فراگیری آن میتوان به سه دسته تقسیم کرد که طبعاً هر یک ویژگی خاص خود را دارد. اینها عبارتند از عام، عمومی و خاص:

عام: این رفتار مربوط به همۀ انسانها در جستجوی اطلاعات برای نیازمندیهای خویش است؛ مانند همۀ اطلاعاتی که فرد و جامعه میگیرند و جزو معلومات عمومی آنها محسوب میشود مانند آنچه در فرهنگها و دائرهالمعارفها میآید؛

عمومی: این نوع رفتار جنبۀ عمومی و همگانی دارد ولی نه به گستردگی نوع عام. مانند اطلاعات شهروندی که همگان برای زندگی اجتماعی به آن نیاز دارند و یا دانشجویان در کلاسها و مانند آن از خود بروز میدهند؛ و

خاص: مانند اطلاعاتی که فرد و یا افراد برای منظور خاص دریافت میکنند و یا بهدنبال آن هستند. این رفتارها در طول هماند و نه در عرض؛ یعنی کسی که به دنبال اجرای طرح و برنامۀ خاصی است، رفتارهای او برآیند همۀ رفتارهای قبلی هم هست.

رفتار اطلاعیابی و اطلاعجوئی کاربران نه تنها برای خارج و داخل کشور متفاوت است حتی ممکن است یک شهر با شهر دیگر و حتی یک محله با محله دیگر تفاوت داشته باشد. و چه بسا در یک مدرسه رفتار اطلاعیابی دانش‌آموزان سالهای گوناگون با هم فرق کند و یا دروس گوناگون برای دانشآموزان رفتارهای مختلفی را به نمایش بگذارد. در دانشگاهها هم همینطور. البته همانطور که اشاره شد هر چه متقاضیان بیشتر باشند و یا مردم نسبت به کالائی احساس نیاز بیشتر کنند طبعاً بازار بررسی رفتار اطلاعیابی رونق بیشتری دارد و مطالعه در آن از جنبههای گوناگون امکانپذیر و ارزشمند است. نوع نگاه جامعۀ ما بهویژه مسئولان و سردمداران به مسایل علمی و ارج نهادن به آن هم در میزان مراجعه به مراکز اطلاعرسانی تأثیر گذار است و بدیهی است مطالعه رفتار اطلاعیابی هم از آن متأثر میشود.

از این رو و نظر به اهمیت رفتارهای اطلاعیابی، مدلهای گوناگونی مطرح شده و مورد استفاده محققان به ویژه در حوزۀ علم اطلاعات و دانششناسی قرار گرفته است که هر یک به فراخور رویکردی که داشته و یا اشتغال به شغلی که مبتکر آن داشته است مواردی را بیشتر در مدل خود مطرح کرده است. به عنوان مثال مدلهای کولثائو و اِلیس بیشتر مراحل جستجوی اطلاعات را مورد توجه قرار دادهاند و رفتار اطلاعاتی را بیشتر در فرایند جستجوی اطلاعات محدود کردهاند.   

در حالی که توجه به انگیزهها و عوامل روانشناختی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بنابراین مدلی جامعتر است که به همه عوامل توجه کند و این نشئت گرفته از نوع نگاه مدلسازان است. همانطور که گفته شد اگر مبنای یک مدلساز رفتارگرائی به معنای فلسفی آن باشد طبعاً به مسائل روانشناختی و انگیزهها برای تصمیم یا توجه نمیکند و یا آن را در درجۀ بسیار پائین قرار میدهد. به تعبیر بهتر باید گفت که همه فعالیتهائی که در زندگی صورت میگیرد به ویژه آنهائی که به طور مستقیم مخاطب آن انسان است از نوع نگاه به انسان و بهتر است گفته شود شناخت انسان و نیازمندیهای او سرچشمه میگیرد. لذا طراحان باید دیدگاه درستی از انسان و نیازمندیهای او داشته باشند.

در کلاس درس رفتار اطلاعیابی در دورۀ دکتری در دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۴ مدلهای مختلف مورد بحث جدی قرار گرفت و در جمعبندی با توجه به ویژگیهای هر یک مدلی پیشنهاد شد که دانشجویان هم در بررسی آن سهیم بودند و چنین نتیجهگیری شد که این مدل جدید (که تصویر آن را مشاهده میکنید) میتواند بدیلی برای مدلهای مختلف و یا دست کم مکمل آنها باشد.

در این مدل چنین فرض شده است که کاربر با انگیزه وارد کار اطلاعیابی میشود و بنابراین مسائل شناختی و روانشناختی همانند رفتار در صحنه حضور دارند. کار بدون انگیزه نتیجهبخش نیست و شاید اصلاً تحققپذیر نباشد. هر کس به دنبال هر کاری میرود از خود و انگیزه ای که دارد کار را اغاز می کند زیرا اوست که تصمیم می گیرد و نه اینکه چیزی بر او تحمیل شود و او ناخواسته وارد کاری شود. انگیزه هر چه قویتر باشد امر اطلاعیابی بیشتر و زودتر به ثمر مینشیند. البته بدیهی است که انگیزه از نیاز بر میخیزد و آموزشها در تقویت نیاز و نیز در یافتن راهکارها تأثیر فراوان دارد، کسی که به کتابخانه و یا مرکز اطلاعاتی و یا پایگاههای اطلاعاتی وارد میشود اگر با محیط آشنا نباشد و یا وظیفۀ مسئولان محیط را نداند و یا به ویژگیهای شخصی و توانمندیهای علمی و اطلاعاتی خود واقف نباشد در رفتار او تأثیر دارد. لنکستر در یکی از مقالات خود نسبت به اینکه چرا نمی پرسند بحث خوبی داشت و من هم در سالهای گذشته که درس نظریه مرجع را تدریس میکردم به نکاتی مکمل اشاره میکردم. در آنجا بیان میشد که وقتی سؤال نمیشود به خاطر مسائل روانشناختی که گاه در کاربر و گاهی در کتابدار بروز میکند. از این رو کاربر وقتی از خود رفتاری نشان نمیدهد یا مربوط به عواملی است که خود با آن درگیر است و یا عواملی است که طرف مقابل به عنوان کتابدار و یا اطلاعرسان دارد. این را در مورد پایگاههای اطلاعاتی میتوان مطرح کرد. به عنوان مثال آنچه مربوط به کاربر است این است که خود را دستکم میبیند، خجالت میکشد، میترسد مزاحمت ایجاد کند و مانند آن و آنچه مربوط به کتابدار میشود کمسوادی است، راحتطلبی است، وظیفهنشناسی و مانند آن است که بعضی از آنها به انگیزه برمیگردد و بعضی به حالات رفتاری، روانی، و اخلاقی بهطور کلی همانطور که از یک مدل رفتار اطلاعیابی انتظار میرود، این مدل نیز به خوبی فرایند جستجوی اطلاعیابی را نشان میدهد و مراحل مختلف آن را از ابتدا که جرقۀ سؤال در ذهن فرد ایجاد میشود تا زمانی که نتایج را ملاحظه و ارزیابی میکند به تصویر کشیده است. به نظر میرسد که ترسیم این فرایند در این مدل نسبتاً کامل است و با نمایش جزئیات تکمیل شده است. بنابراین ویژگی برجستۀ این مدل این است که گسترده و جامع است و تقریباً بسیاری از نظریات گذشته و مفاهیم نهفته در مدلهای قبلی را در بر میگیرد. در مرحلۀ اول فرد انگیزه یا تصمیمی برای یافتن اطلاعات پیدا می‌کند. این انگیزه یا تصمیم یا براساس پردازش شخصی او و یا با درخواست از دیگری شکل می‌گیرد و او جستجو برای یافتن اطلاعات را آغاز می‌کند. این جستجو را می‌تواند به تنهایی یا با ارائه درخواست از دیگری ادامه دهد. نتایج این جستجو یا منجر به رضایت جستجوکننده می‌شود و یا او را راضی نمی‌کند. رضایت یا عدم رضایت هر دو می‌تواند انگیزه و تصمیمی برای شروع مجدد جستجو باشند. اگر فرض کنیم که هر کس که به دنبال گمشدهای میگردد، به آن نیاز دارد و به این نیاز هم اعتقاد و ایمان دارد، آن وقت میتوان این مدل را با این روایت هم مطابق دانست که: «الایمانُ عقدٌ بالقلب، قولٌ باللسان و عملٌ بالاَرکان». یعنی ایمان یعنی اعتقاد به چیزی از صمیم دل بر میخیزد و انگیزه کار درونی میشود، آنگاه آن را اظهار میکند و اینکه چگونه و با چه شرایطی اظهار کند خود بسیار اهمیت دارد. در این اظهار، اول از خود شروع میکند به این معنا که آیا طرح سؤال از جانب او روشن است و طرز بیان او گویا است؟ او خود میداند چه میخواهد تا بتواند به دیگری آن را تفهیم کند. توجه به مسائل زبانشناختی و ادبی در این­جا لحاظ میشود و مخاطبشناسی محور دیگر کار خواهد بود که در کاربر و کتابدار هر دو مورد توجه است. در این زمینه مسائل معرفتشناسی، زبانشناسی و اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد:

در مرحله بعد باید به عمل بپردازد. در پارهای از مدلها از این قسمت کار شروع میشود یعنی عمل و رفتار مورد توجه قرار میگیرد و اگر هم به مسائل روانشناختی و یا زبانشناختی توجه میشود از منظر رفتار و عمل است و نه به عنوان بنمایه و  زیرساخت رفتار. در همین جا طبعاً محدویتهای گوناگون زمان، مکان، ابزار، و اعتبار لحاظ میگردد. تحقیق در مورد هر یک از این موارد و یافتن مسائل آن خود نیازمند بحث مفصلی است. چنانچه محدودیت وجود داشته باشد طبعاً بر رفتار هم اثر میگذارد. در بسیاری از مدلهای رفتار اطلاعیابی بازخورد و رضایت و یا عدم رضایت کاربر لحاظ نشده است و این به این معنا است که اگر کاربر نومیدانه از جستجو دست برمیدارد و یا خرسند از کار خویش باشد، در جائی انعکاس ندارد. در این مدل به این مسئله توجه شده که در آن کاربر به نوعی رضایت و عدم رضایت خود را منعکس میکند و این انگیزهای برای مذاکرۀ بیشتر، شروع مجدد و یا دست کم هشداری به کتابدار و اطلاعرسان برای رفع نقص و پاسخ به کاربر و یا کاربران احتمالی آینده است. به نظر میرسد بعضی از پایگاههای اطلاعاتی در این زمینه به این امر توجه دارند و به نوعی با اخذ بازخورد سعی در ترمیم و تکمیل نظامهای خود میکنند. در این شماره مجله مقالات بیشتر بهطور مستقیم و یا ضمنی به رفتاراطلاعیابی اشاره دارد ابهامگریزی که من  شفافسازی را برای آن بیشتر میپسندم، و مقالههای دیگر به نامهای قراردادهای روانشناختی و تعهد سازمانی و تعالی سازمانی، واسطۀ بین فرهنگ سازمانی و کیفیت خدمات، اضطراب کتابخانهای و نگرش رایانهای و عوامل مؤثر بر انگیزش، همه به نوعی به رفتار اطلاعیابی بر میگردند


غلامرضا فدایی،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

در جلسه‌ای در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پیش‌نویس سند الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت مورد بحث قرار گرفت و از گروه‌ها خواسته شد تا بر اساس دستور مقام معظم رهبری اگر پیشنهاد و انتقادی بر آن است ارائه شود. در کمیتۀ علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی هم قرار شد تا دوستان همکار نظرات خود را برای ارسال تهیه کنند. از مجموع نظرات، نکات زیر برجسته شد که بخشی از آن در این سرمقاله آمده است:
نکتۀ اول اینکه مقام معظم رهبری درخصوص این سند یادداشتی هشت ‌بندی نوشته‌‌اند که در آن ضمن تقدیر از زحمات تهیه‌کنندگان سند، به لزوم همکاری و اظهارنظر همۀ علاقه‌مندان و خبرگان اشاره کرده‌اند. نکتۀ دیگر، توجه ایشان در این یادداشت به زبان فارسی است؛ آنجا که ایشان برخلاف بسیاری به‌غلط واژۀ «پیشنهادات» را به‌جای «پیشنهادها» ننوشته‌اند. البته به‌کارگیری واژۀ «آرمان» با توجه به اینکه معنایش آرزو است با اهداف گفته‌شده هماهنگ نیست. سوم، توجه به آینده‌نگری است که امر بسیار مطلوبی است و کشوری که زنده است و امیدوار، حتماً برای فردا و فرداها برنامه دارد و برنامه می‌نویسد؛ اما نکتۀ هشداردهنده این است که این اقدام نباید به ذکر کلیات ختم شود و مهم‌تر اینکه وضع موجود نادیده گرفته و هشدارهای لازم درمورد اصلاح وضع موجود کم‌رنگ شود. چهارم اینکه در اغلب سندهای بالادستی، طراحان از کلیات شروع می‌‌کنند و بعداً چنانچه مقدور باشد به برنامه توجه می‌‌شود. پیشنهاد این است دست‌کم یک بار از پایین به بالا برنامه‌ریزی شود، گرچه در آن هم توفیق چندانی نداشته‌ایم؛ چراکه برنامه‌‌ریزی هرسالۀ کشور به اصطلاح از پایین به بالا است ولی کمتر با واقعیات تطبیق می‌‌کند و در اجرا همواره مشکل داشته است.
بی‌‌شک برنامه‌‌ریزی برای آینده زمانی کارساز است که بر پایه‌‌های محکم علمی و عملی در زمان حال و با استفاده از تجارب گذشته صورت گیرد. قطعاً این اقدام در آغاز چهل سال دوم انقلاب با تکیه بر تجارب گذشته و تحلیل فرصت‌ها و تهدیدهای قبلی و فعلی می‌تواند سودمند باشد.
نکتۀ دوم که قدری اختصاصی‌تر است نگاه کارشناسانه از منظر علم اطلاعات و دانش‌شناسی به این سند است. عدم حضور علم اطلاعات و دانش‌شناسی و یا مفاهیم مرتبط با آن در اَسناد بالادستی معلول دو عامل بسیار مهم است: اول، بحران هویت در خود رشته و خستگی بانیان و مدافعان آن برای معرفی آن به جامعه و دوم، ناشناخته بودن این رشته در نگاه مسئولان و طبعاً عدم توجه آنان به این حوزه برای استفاده از تخصص‌های موجود در آن، که این دومی هم به عامل اول برمی‌‌گردد.
توضیح بیشتر اینکه در متن یادداشت رهبری تنها در بند هشتم از اصطلاح اطلاع‌رسانی یاد شده است که با توجه به عبارات پس و پیش آن به عملکرد سازمان‌های خبرپراکنی چون صداوسیما و مطبوعات مربوط می‌شود و ربطی به حوزۀ ما ندارد.
در متن الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت هم هیچ‌جا از اطلاع‌رسانی و بازیابی درست اطلاعات خبری نیست. به‌نظر من، خوب بود دست‌‌کم در بخش آرمان‌ها از اطلاعات، جریان اطلاعات، ذخیره به‌منظور بازیابی درست اطلاعات، شفافیت اطلاعات، مستندسازی اطلاعات و امنیت اطلاعات اشاره‌ای می‌شد. متن آرمان‌ها بدین شرح است:
آرمان‌های الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت: ارزش‌های بنیادی فرازمانی و فرامکانی جهت‌دهندۀ پیشرفت است. مبنایی‌‌ترین این ارزش‌ها نیل به خلافت الهی و حیات طیبه است. اهم ارزش‌‌های تشکیل‌دهندۀ حیات طیبه عبارتند از: معرفت به حقایق، ایمان به غیب، سلامت جسمی و روانی، مدارا و هم‌زیستی با همنوعان، رحمت و اخوت با مسلمانان، مقابلۀ مقتدرانه با دشمنان، بهره‌برداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، تفکر و عقلانیت، آزادی مسئولانه، انضباط اجتماعی و قانون‌مداری، عدالت همه‌جانبه، تعاون، مسئولیت‌پذیری، صداقت، نیل به کفاف، استقلال، امنیت و فراوانی.
اگرچه می‌‌توان گفت که اطلاعات و بازیابی درست آن بستر همۀ فعالیت‌های اجتماعی است، اما با گذشت چهل سال از انقلاب می‌بینیم که بدون توجه خاص به اطلاع و اطلاع‌رسانی به شیوه‌ای صحیح نمی‌توان از بازیابی درست مطمئن بود و در این صورت مشاهده می‌‌شود که تحقق بسیاری از آرمان‌هایی که به‌نوعی در قانون اساسی و سایر سندهای بالادستی وجود دارد عقیم می‌‌ماند و به نتیجه نمی‌رسد. در بند ۴۸ تدابیر هم از اطلاعات و اطلاع‌رسانی می‌توانستند یاد کنند. متن آن به این شرح است:
 
ارتقای نظارت رسمی، مردمی و رسانه‌ای بر ارکان و اجرای نظام و پیشگیری از تداخل منافع شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولان و کارکنان حکومت و برخورد بدون تبعیض با مفسدان به‌ویژه در سطوح مدیریتی.
در همۀ زما‌ن‌ها و به‌ویژه زمان ما که بحث اطلاعات و بازیابی سریع و صحیح آن نقشی عمده و اصلی در تصمیم‌گیری و اجرا دارد، عدم توجه به آن، خواه آگاهانه خواه ناآگاهانه، در پیشرفت اخلال ایجاد می‌‌کند. ممکن است بگویند که در مقام اجرا به اطلاعات توجه خواهد شد. پاسخ این است که در این چهل سال دیده‌ایم که هنوز بسیاری از مسئولان به اطلاعات و اهمیت آن، آن‌چنان که لازم است واقف نیستند و به آن بها نمی‌دهند، یا بعضی آن را مِلک طلق خود می‌‌دانند. عدم جریان صحیح و سریع اطلاعات و نبودن نظارت بر این سرمایۀ ملی و بین‌المللی ما را با دشواری‌های گوناگون مواجه کرده است. این بحث مربوط به این سند است و اِشکال در نگارش بسیاری از سندهای بالادستی دیگر هم کم‌وبیش وجود دارد.
 اگر علم اطلاعات و دانش‌‌شناسی بخواهد در عرصه‌‌های آیندۀ کشور محلی از اعراب داشته باشد و به‌جای کتابداری به معنای (کتاب + داری) در صحنۀ اطلاع‌‌رسانی و شفاف‌سازی اطلاعات نقشی داشته باشد باید به خود آید و در چهل سال دوم انقلاب برای خود نقشی دست‌وپا کند. این تلاش مستمر و آگاهانه که توسط جوان‌ترها، با مشاوره با پیش‌کسوتان باید صورت گیرد می‌‌تواند تا حدودی نقش رشته را مشخص کند؛ آنگاه می‌‌توان انتظار داشت تا مسئولان هم به این رشته توجه کنند. همچنان که در کشور توجه به امر اطلاعات و ویژگی‌‌های آن مسئله‌ای اساسی و بنیادین است برای رشتۀ ما هم توجه به آن مسئلۀ بود و نبود است. یا باید از چهاردیواری کتابخانه‌ها بیرون آمد و با فناوری‌های نوین آشنا شد و آن‌ها را در زندگی به کار بست و فارغالتحصیلان رشته را آماده به کار تربیت کرد، یا باید با کیان رشته خداحافظی کرد و چون گذشته در کنج مکان‌هایی به‌‌کارهای دیگر پرداخت. اکنون اگر رشته بخواهد
بماند باید پس از چهل سالی که گذشت خانه‌تکانی کرده و به مسائلی مهم ازجمله موارد زیر توجه کند:
  • بازخوانی تاریخچۀ رشته در جهان و ایران؛
  • اصول راهبردی در ایجاد و استمرار رشته؛
  • سیر تحول رشته در چهل سال نخست انقلاب؛
  • هویت/ اصول و قواعد/ دایرۀ شمول رشته؛
  • گسترش رشته به‌لحاظ کمی و کیفی؛
  • نقد کلی رشته (خودارزیابی)/ حرفه یا علم؟ رشته یا میان‌رشته؟ تخصص یا تجربه؟
تجزیه‌وتحلیل رشته
  • به‌لحاظ کاربرد و استخدام: آیا فارغ التحصیلان در جای خود به کار گمارده شده‌اند؟ آیا اگر در منصبی قرار گرفتند از نام بردن رشتۀ خود شادمانند و به آن افتخار می‌‌کنند و برای ارتقای رشته اثرگذار بوده‌اند؟
  • به‌لحاظ معرفی به جامعۀ مخاطب: آیا از فرصت‌ها استفاده و با تهدیدها مبارزه کرده‌اند؟
  • به‌لحاظ تأثیرگذاری بر رشته‌های دیگر: آیا با رشته‌های دور و نزدیک تعامل داشته‌اند؟
  • به‌لحاظ افراد شاخص رشته: آیا این افراد تأثیرگذاری داشته‌اند؟
  • به‌لحاظ سازمان‌های حامی و انجمن‌های علمی به‌ویژه مرکز اسناد و کتابخانۀ ملی: کارکرد این سازمان‌ها و انجمن‌ها چگونه بوده است؟
  • به‌لحاظ جایگاه رشته در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: آیا حضور رشته در سندهای بالادستی پررنگ است؟
  • به‌لحاظ وضعیت دانشگاه‌های پرورش‌دهندۀ نیروی کار رشته: آیا دانشگاه‌ها و گروه‌های ذی‌ربط با هم رقابت سالم داشته یا با هم مقابله کرده‌اند؟ آیا تشریک مساعی صورت گرفته یا پراکنده‌کاری شده است؟
  • به‌لحاظ پایان‌نامه‌ها و رساله‌ها، کتاب‌ها، مجلات، مقالات، سمینارها، تحقیق‌ها: گردآوری و نقد ادبیات رشته چگونه بوده است؟
  • به‌لحاظ آینده: برآیند کارهایی که تاکنون صورت گرفته است چیست و طرح‌های ماندگاری و توسعه کدامند؟
  • به‌لحاظ فناوری و برنامه‌ریزی و تدوین کتب درسی: چه اقدامات مهمی صورت گرفته یا می‌گیرد؟
  • به‌لحاظ فضای مجازی: نقش برجستۀ رشته در این زمینه چیست؟
  • و سرانجام چه باید و از کجا شروع باید کرد؟
در این شماره یکی از مقالات، مروری است به دغدغۀ اصلی رشته و شامل هشدارهایی است برای سامان‌دهی اوضاع داخلی و خارجی آن. مجله از این نوع مقالات و مقالات دیگری که بهویژه با روش کیفی انجام شدهاند به‌شدت استقبال می‌کند و معتقد است که قوام و دوام رشته در گروه توجه به بنیان‌های حوزۀ علم اطلاعات و دانش‌شناسی و استفاده از فرصت‌های موجود و مبارزه با تهدیدها است. بقیۀ مقالات این شماره بیشتر به ادبیات کودکان تعلق دارد و می‌توان آن را شماره‌ای ویژۀ کودکان و نوجوانان نامید.

 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات اطلاع‌رسانی و کتابخانه‌های عمومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Research on Information Science and Public Libraries

Designed & Developed by : Yektaweb