محمد کارداننشاطی، میترا قیاسی، علیاصغر رضوی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف: امروزه با افزایش تعداد فارغالتحصیلان علم اطلاعات و دانششناسی توجه به آیندۀ شغلی این قشر از جامعه یکی از چالشهای پیش روی آنان است. از اینرو هدف پژوهش حاضر این است که با رویکردی آیندهنگرایانه به کشف عوامل مؤثر بر آفرینش کسبوکار برای فارغالتحصیلان این رشته بپردازد.
روش: پژوهش حاضر از نوع اکتشافی با استفاده از روش دلفی است. جامعۀ آماری در بخش دلفی ۱۵ نفر از صاحبنظران حوزۀ علم اطلاعات و دانششناسی و کارآفرینی بوده است و در بخش اکتشافی از نظریات ۱۶۵ نفر از خبرگان بهره برده شد. ابزار پژوهش نیز پرسشنامۀ محققساخته بود که روایی آن با بر اساس آزمون تحلیل عاملی تأیید شد و پایایی بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای تمامی مؤلفهها بالاتر از ۷/۰ محاسبه شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای توصیفی میانگین و انحراف معیار، آزمون بارتلت، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی توسط نرمافزار SPSS نسخۀ ۲۰ و لیزرل نسخه ۸/۸ استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که عوامل مؤثر بر آیندۀ کسبوکار کارآفرینانه در سه عامل فرصتهای کارآفرینانه، ظرفیتهای کارآفرینانه، و چهارچوب کارآفرینانه قرار میگیرند. برای بررسی مدل تحقیق بار عاملی گویهها و شاخصهای برازش مدل محاسبه شد و با توجه به آنکه بار عاملی تمامی گویهها بالاتر از ۴/۰ برآورد شد و شاخصهای برازش مدل نیز دارای مقدار موردنظر بودند، مدل پژوهش مورد تأیید قرار گرفت.
اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی و با دیدگاه آیندهنگرایانه در خصوص عوامل مؤثر بر کسبوکار کارآفرینانه در حوزۀ علم اطلاعات و دانششناسی انجام شده است. از این پژوهش میتوان بهمنظور بهبود محیط کسبوکار و ایجاد فضای مطلوب برای کار و رشد روحیۀ کارآفرینی در دانشجویان رشتۀ علم اطلاعات و دانششناسی استفاده کرد.
محمدمهدی ذوالفقارزاده، علی ذاکری، فاطمهزهرا گیلانینژاد، سینا صداقت باغبانی، حامد نصرالهی، سینا میاری،
دوره ۲۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش ترسیم آیندههای ممکن پیشِ روی کتابخانههای عمومی ایران از نظر کتابداران، مدیران و اعضای منتخب است.
روش: در پژوهش حاضر، با تمرکز بر روش سناریونگاری و رویکرد شبکه جهانی کسبوکار در آن، روندهای محیطی مؤثر بر آیندۀ کتابخانههای عمومی مورد دیدبانی قرار گرفته، و سپس با استفاده از روش کارگاههای آینده و با رویکردی مبتنی بر اقدامپژوهی مشارکتی و بهرهمندی از نظرات کتابداران و مدیران منتخب و نیز اعضای فعال منتخب کتابخانهها (در پنج کارگاه) به ترسیم سناریوهای ممکن پیشِ روی آیندۀ کتابخانهها پرداخته شده است.
یافتهها: در هر کارگاه، گروههای پنجگانه بر اساس انتخاب دو عدمقطعیت کلیدی، در مجموع، به طراحی ۲۵ دسته سناریوی چهارگانه اقدام کردند. تیم پژوهش نیز از تجمیع و پالایش ذهنیت گروهها به چهار سناریو بر اساس تلاقی دو عدمقطعیت پربسامد دست یافت که عبارتاند از: ۱) شیوۀ مالکیت/ حکمرانی متمرکز یا نامتمرکز و ۲) نقش محوری کتاب یا تجربۀ کاربر. سناریوی تلفیقی اول با عنوان دانشرانی کتابخانهای تجربهگرا را در فضای حاکمیت دولتی توصیف میکند. سناریوی تلفیقی دوم کتابداری است و یک کتابخانۀ کتابگرا را در فضای حاکمیت دولتی به تصویر میکشد. سناریوی تلفیقی سوم دانشیابی نام دارد و یک کتابخانۀ تجربهگرا با حاکمیت خصوصی را توصیف میکند. سناریوی تلفیقی چهارم با عنوان کتابکاری یک کتابخانۀ کتابمحور است و در فضایی که بخش خصوصی حاکم است به فعالیت می پردازد.
اصالت/ارزش: پژوهشهایی که بهویژه در ایران در حوزۀ آیندۀ کتابخانههای عمومی صورت گرفته و در آنها از رویکرد سناریونگاری بهره گرفته شده است تاکنون رویکرد کارگاهی و اقدامپژوهی مشارکتی این پژوهش را مدنظر قرار ندادهاند.
فرزانه سهلی، سیروس علیدوستی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مفهوم برند برای کتابخانهها بر پایه مرور نظاممند پژوهشهاست.
روش: این پژوهش با استفاده از روش مرور نظاممند و بر پایه نُه گام «مرکز مرور و نشر خدمات ملی بهداشت (اناچاس)» است. آثار علمی (مقاله، پایاننامه، و رساله) با موضوع برندسازیِ کتابخانهها در ده پایگاهداده فارسی و هفت پایگاهداده جهانی جستوجو شد. آثار بازیابیشده، ارزیابی کیفیت و سرانجام ۳۶ منبع انگلیسی و سه منبع فارسی تحلیل شدند. نتایج پژوهش بر پایه روش کرسول و میلر (۲۰۰۰) و با کاربرد روشهای تبادل نظر با همتایان، ممیزی، و تعامل بلندمدت در بافت، رواییسنجی شدند. برای بررسی پایایی نیز روش گیبس (۲۰۰۷) به کار رفت.
یافتهها: برند کتابخانهها با ۱۱ بُعد هویت برند، تداعی برند، آگاهی برند، تصویرسازی برند، همخوانی برند، کیفیت برند، اعتبار برند (تخصص برند و اعتماد برند)، برتری برند، و وفاداری رفتاری مفهوم مییابد.
اصالت/ارزش: دنیای بازاریابی و برندسازی پیچیده است و نمیتوان از مدیران و کتابداران انتظار داشت که بدون آموزش یا مطالعه، با این مفاهیم آشنا باشند و بتوانند در مسیر درست بازاریابی و برندسازی پیش روند. این پژوهش نخستین پژوهشی است که برند را برای کتابخانهها مفهومسازی کرده است. نتایج پژوهش میتواند راهنمای خوبی برای درکی آسان از مفهوم برند و اهمیت آن برای کتابخانهها، مدیران، و کتابداران باشد.
رحمان ابراهیمی، نصرت ریاحی نیا، دکتر سمیه سادات آخشیک،
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مسائل اساسی سیاستگذاری ملی کتابخانههای عمومی ایران از دیدگاه سیاستگذاران و متخصصان موضوعی است.
روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی است که با استفاده از رویکرد کیفی و بهرهگیری از روش نظریه زمینهای و تشکیل گروه کانونی متخصصان انجام شده است. جامعۀ پژوهش شامل خبرگان و متخصصان در حوزۀ سیاستگذاری عمومی، سیاستگذاری فرهنگی و نیز خبرگان و متخصصان و صاحبنظران حوزۀ کتابخانههای عمومی بودند. دادههای از طریق مصاحبۀ نیمهساختاریافته گردآوری شد و برای کدگذاری و تحلیل آنها از نرمافزار تحلیل دادههای کیفی MAXQDA و نیز اکسل استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که «فقدان معنای واحد از کتابخانههای عمومی در کشور (بین متخصصان، سیاستگذاران و مردم)»، «عدم توازن بین تصمیمگیری و سیاستگذاری ملی و سیاستگذاری محلی»، و «میزان توانمندی مدیران در عرصۀ کتابخانههای عمومی (سیاستگذاری، تصمیمگیری و اجرا)» مسائل سیاستگذاری ملی کتابخانههای عمومی کشور هستند. همچنین، با بررسی روابط بین مقولهها و در نظر گرفتن مقولههای محوری، مسئلۀ «تعارض بین سیاستگذاری ملی و سیاستگذاری محلی کتابخانههای عمومی کشور» بهعنوان مسئلۀ اصلی سیاستگذاری ملی کتابخانههای عمومی ایران شناسایی شد که مورد اجماع اعضای گروه کانونی نیز قرار گرفت.
اصالت/ارزش: نقطهقوت این پژوهش بهرهگیری از نظرات سیاستگذاران عمومی و کتابخانههای عمومی بهمنظور شناسایی مسائل اساسی است و از اولین پژوهشهایی است که مسائل کتابخانههای عمومی در سیاستگذاری ملی کتابخانههای عمومی ایران را با بهرهگیری از روش کیفی مطالعه کرده است. همچنین، از نظرِ موضوع و روش پژوهش، دارای اصالت است.
جعفر بیک زاد،
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: امروزه نمیتوان با تکیه بر رویکردهای سنتی به مدیریت منابع انسانی، به ایجاد مثبتگرایی در کار همت گماشت، بلکه این امر مستلزم اتخاذ یک سبک رهبری اصیل است که هم اهمیت و لزوم مثبتگرایی را درک کند و هم بتواند مروج مثبتگرایی در سازمان باشد که از توانمندیها و مهارتهای کارکنان در جهت توسعه سازمان استفاده کند. از سوی دیگر، مرشدیت سازمانی عامل مهمی در خصوص صلاحیت اخلاقی و آوای سازمانی است و توجه به آن میتواند به طور مستقیم و غیرمستقیم زمینه ایجاد آثار مثبت صلاحیت اخلاقی و آوای سازمانی را در جهت رشد و توسعه سازمان فراهم کند.هدف از انجام پژوهش حاضر مدلسازی تأثیر رهبری اصیل و مرشدیت سازمانی بر آوای سازمانی با نقش میانجی صلاحیت اخلاقی در کتابخانههای عمومی استان آذربایجان شرقی است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی-همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان کتابخانههای عمومی استان آذربایجان شرقی به تعداد ۲۰۵ نفر است که از میان تعداد ۱۳۳ نفر بهعنوان نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران برآورد و بهصورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از نرمافزار SMART PLS۳ و روش معادلات ساختاری (SEM) برای بررسی مدل علّی آزمون شدند.
یافتهها: بررسی شاخصهای برازش مدل حاکی از آن است که مدل ساختاری پژوهش از وضعیت برازشی مناسبی برخوردار است. یافتههای پژوهش نشان داد که رهبری اصیل بر آوای سازمانی (۱۹۸/.) و صلاحیت اخلاقی (۵۱۴/۰) تأثیری معنادار دارد. همچنین، مرشدیت سازمانی بر آوای سازمانی (۲۹۹/۰) و صلاحیت اخلاقی (۴۵۹/۰)، و صلاحیت اخلاقی بر آوای سازمانی (۳۸۶/۰) تأثیری معنادار دارد. بهعلاوه، در سطح ۹۵ درصد، صلاحیت اخلاقی در تأثیر رهبری اصیل بر آوای سازمانی و در تأثیر مرشدیت سازمانی بر آوای سازمانی نقش میانجی ایفا میکند.
اصالت/ارزش: پژوهش حاضر میتواند اطلاعات کاربردی را برای مدیریت کتابخانههای عمومی استان آذربایجان شرقی فراهم کند تا بر این اساس روابط مرشد-مریدی و ابعاد رهبری اصیل، وضعیت صلاحیت اخلاقی و آوای سازمانی را ارتقا دهند.
نصرت جعفری، علی بیرانوند، ساره رحمانیان، زینب غیوری،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر رهبری تحولآفرین با میانجیگری انگیزۀ فردی و تسهیم دانش بر رفتار کار نوآورانۀ کارکنان کتابخانههای عمومیاستان فارس است.
روش: پژوهش حاضر بهلحاظ هدف پژوهشی کاربردی است که بهروشِ توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کارکنان کتابخانههای عمومی استان فارس است که در زمان انجام تحقیق ۳۵۰ نفر بودهاند. جامعۀ نمونه با روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران به تعداد ۱۸۴ نفر تعیین شده است. بهمنظور گردآوری دادهها، از پرسشنامههای افسر، مسعود و عمرانی (۲۰۱۹) استفاده شد. برای تحلیل دادهها، از روش حداقل مربعات جزئی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار اسمارت پیالاس استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد رهبری تحولآفرین بهصورت مستقیم بر رفتار کار نوآورانه تأثیری مثبت و معنادار (۴۵۰/۳t=) و بهصورت مستقیم بر انگیزۀ فردی تأثیری مثبت و معنادار دارد (۲۰۱/۷t=). همچنین، انگیزۀ فردی بهصورت مستقیم بر رفتار کار نوآورانه تأثیری مثبت و معنادار دارد (۸۴۷/۳t=). بهعلاوه، رهبری تحول آفرین بهواسطۀ انگیزۀ فردی تأثیری غیرمستقیم و معنادار بر رفتار کار نوآورانه دارد (۷۷۵/۳t=). همچنین، رهبری تحولآفرین با توجه به نقش تعدیلگر تسهیم دانش، تأثیری مثبت و معنادار بر رفتار کار نوآورانه دارد (۷۰۳/۷t=). تسهیم دانش رفتار نیز کار نوآورانه را تقویت میکند.
اصالت/ارزش: رهبری تحول آفرین با تأثیر بر انگیزۀ فردی موجب بهبود رفتار کار نوآورانه در کارکنان کتابخانههای عمومی میشود. همچنین، تسهیم دانش موجب تقویت تأثیرگذاری رهبری تحول آفرین بر رفتار کار نوآورانه میشود. پژوهش حاضر از این نظر دارای نوآوری است که برای اولین بار نقش رهبری تحول آفرین در رفتار کار نوآورانه در محیط کتابخانههای عمومی استان فارس برای اولین بار بررسی کرده است.
اکبر مجیدی، سولماز زرداری، زینب علیوند،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر ابعاد خودآگاهی در موقعیت مدیریتی، عمومی، خصوصی و ناآگاهی از خود بر عملکرد زمینهای و وظیفهای شغلی کتابداران شاغل در کتابخانههای عمومی استان آذربایجان شرقی است.
روش: این پژوهش از نظرِ هدف کاربردی و بهلحاظ نوع و نحوۀ گردآوری دادههای تحقیق از نوع کمّی-توصیفی و همبستگی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شد. جامعۀ آماری پژوهش را کلیۀ کتابداران شاغل در کتابخانههای عمومی استان آذربایجان شرقی تشکیل میدهند. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامۀ خودآگاهی در موقعیت شغلی صالح بلوردی (۱۳۸۸) و برای عملکرد شغلی از دو پرسشنامۀ عملکرد شغلی وظیفهای بیرنه و همکاران (۲۰۰۵) و عملکرد شغلی زمینهای کونری (۱۹۹۹) استفاده شده است. روایی محتوایی ابزار پژوهش با نظر کارشناسان و متخصصان تأیید و پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای پیشبینی اثر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته، از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: نتایج آزمون رگرسیون خطی چندگانه، ابعاد خودآگاهی در موقعیت عمومی (۱۷۱/۰)، خودآگاهی در موقعیت خصوصی (۱۸۰/۰) و خودآگاهی در موقعیت مدیریتی (۴۴۵/۰) از تغییرات عملکرد شغلی وظیفهای، و همچنین ابعاد خودآگاهی در موقعیت عمومی (۱۸۸/۰)، خودآگاهی در موقعیت خصوصی (۲۵۳/۰) و خودآگاهی در موقعیت مدیریتی (۴۶۰/۰) از تغییرات عملکرد شغلی زمینهای را تبیین میکند.
اصالت/ارزش: پژوهش حاضر از این نظر که نقش خودآگاهی و ابعاد آن را با عملکرد شغلی در میان کتابداران شاغل در کتابخانههای عمومی بهصورت مستقل بررسی کرده است دارای نوآوری است. بر اساس یافتههای پژوهش، خودآگاهی میتواند بهعنوان عاملی برای افزایش عملکرد شغلی وظیفهای و زمینهای کتابداران مطرح شود.
محسن ملکزاده، رسول زوارقی، هاشم عطاپور،
دوره ۲۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: هدف از انجام این پژوهش تحلیل ساختار اداری هیأتامنای کتابخانههای عمومی کشور ایالات متحدۀ آمریکا بهمنظور ارائۀ الگویی برای کاربست در انجمنهای کتابخانههای عمومی کشور ایران است.
روش: پژوهش حاضر کاربردی بوده و از نظرِ روششناسی از نوع تحلیل محتوای کمّی و کیفی است. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش در خصوص کتابخانههای عمومی ایالات متحدۀ آمریکا، از قوانین ایالتی، دستنامهها، فصلنامهها، استانداردها، جعبهابزارها و راهنماهایی که هیئتامنای کتابخانههای عمومی، انجمن هیئتامنا، دپارتمان کتابخانه، دپارتمان آموزش و کتابخانههای ایالتی در هریک از ایالتهای آمریکا منتشر کردهاند استفاده شد. برای شناسایی کتابخانه های موردبررسی و اشخاص و ارکان هر کتابخانه نیز از وبگاه com.www.publiclibraries، www.ala.org و موتورهای جستوجو و شبکههای اجتماعی استفاده شد.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد تمرکز اعضای هیئتامنای کتابخانههای عمومی ایالات متحدۀ آمریکا بیشتر بر مباحث مالی، اداری، انسانی و سیاستگذاری است؛ مباحث مربوط به ارتباط با جامعه، مجامع رسمی و قانونی اجتماعی، مشارکت، هماهنگی و همکاری بین هیئتها، انجمنها و مجامع، مباحث آموزشی و کارگاهی، نظارت بر قراردادها و .... نیز از دیگر وظایف این هیئتها هستند؛ وظایف و اختیارات آنها بهصورت تفصیلی و با رویکرد عملگرایانهتری تدوین شدهاند و انعکاسی از وجه محلی کتابخانهها هستند.
اصالت/ارزش: پیشنهاد میشود ساختار اداری انجمنهای کتابخانههای عمومی ایران بر اساس ساختار اداری حاکم بر هیئتامنای کتابخانههای عمومی ایالات متحدۀ آمریکا به شکلی تغییر یابند که با ترکیبی متوازن از حمایتهای محلی و دولتی برخوردار باشند، و نسبت به تنوع جمعیتی، جنسیتی، سنی، شغلی، و کارکردی آنها در انجمنهای آنها اهتمام لازم وجود داشته باشد.
علی بیرانوند، سمیه سادات ساداتی فیروزآبادی، حسن خودروان،
دوره ۲۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: کتابخانههای عمومی همچون سایر سازمانهای درگیر با اضطراب ناشی از شیوع کرونا، رویکردهای مختلفی را برای انجام فعالیتهای خود در پیش گرفتهاند. یکی از مهمترین چالشها، سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در دوران شیوع ویروس کرونا است. این پژوهش به کشف تأثیر اضطراب ناشی شیوع ویروس کرونا بر مدیریت تغییر و نقش میانجی سازگاری شغلی در کتابخانههای عمومی پرداخته است.
روش: نوع پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نظرِ روش گردآوری اطلاعات توصیفی است. نمونه پژوهش شامل ۱۱۵ نفر از کارکنان کتابخانههای عمومی استان چهارمحال و بختیاری است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامهای ترکیبی شامل ارزیابی اضطراب ناشی از کرونا، سازگاری شغلی و مدیریت تغییر استفاده شد. بهکمک تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی به کشف تأثیر اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا بر سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در میان کارکنان کتابخانههای عمومی پرداخته شد. نرمافزارهای مورداستفاده برای تحلیل دادهها اسپیاساس و اسمارت پیالاس هستند.
یافتهها: اضطراب ناشی از ویروس کرونا (اضطراب روانی و جسمانی) میتواند تأثیری منفی بر سازگاری کارکنان و مدیریت تغییر داشته باشد. با این حال، یکی از نکات مهم که در آزمون فرضیههای تحقیق به دست آمد تأثیرگذاری سازگاری شغلی بر مدیریت تغییر است. با توجه به اینکه در دو سال اخیر فضای سازمانها با چالشی اساسی به نام شیوع ویروس کرونا روبهرو بوده است، نتایج پژوهش نشان میدهد در چنین شرایطی، بهبود سازگاری شغلی کارکنان میتواند گزینهای مناسب برای کاهش اثرات منفی ناشی از اضطراب کرونا باشد.
اصالت/ارزش: این پژوهش برای اولین بار تأثیر اضطراب ناشی از شیوع کرونا را بر سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در کتابخانههای عمومی استان فارس بررسی کرده و از این نظر دارای نوآوری است.
احمد شعبانی، حمید پیرایش، سعید رجاییپور، مریم کشوری،
دوره ۲۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: این پژوهش به کشف رابطۀ بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در میان کتابداران کتابخانههای عمومی استان فارس پرداخته است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که بهروشِ توصیفی-همبستگی انجام شد. نمونه آماری شامل ۱۷۵ نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی استان فارس بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامۀ استاندارد مدیریت دانش بکوویتز و ویلیامز (۱۹۹۹) و پرسشنامه یادگیری سازمانی بر اساس نظریه نیفه (۲۰۰۱) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد بین کلیه مؤلفههای مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در میان کتابداران کتابخانههای عمومی استان فارس رابطهای معنادار وجود دارد. در این میان، بیشترین همبستگی را ایجاد/تجمیع و سپس تسهیم با یادگیری سازمانی داشتهاند (بهترتیب با ضریب همبستگی ۹۰۰/۰ و ۸۹۸/۰). همچنین، نتیجه آزمون رگرسیون خطی چندگانه نشان داد مؤلفه ایجاد/تجمیع قویترین پیشبینیکننده یادگیری سازمانی است (۱۹۷/۰=بتا). این پژوهش نشان داد ایجاد/و تجمیع دانش (کسب مهارتهای موردنیازِ مطابق با اهداف سازمانی) و تسهیم دانش (انتقال و به اشتراک گذاشتن تجارب مؤثر فردی و سازمانی) بیشترین تأثیر را بر ارتقا و بهبود یادگیری سازمانی دارند.
اصالت/ارزش: بررسیها نشان داد در متون رابطه بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند راهگشای مدیران کتابخانه باشد تا با برنامهریزی، سیاستگذاریهای مناسب، و ارائه استانداردها درصدد ارتقای دانش و مدیریت دانش که موجب یادگیری سازمانی شده است داشته باشند.
مرتضی محمدی استانی، علی اکبری، مریم آذرگون،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف: بازخورد ۳۶۰درجه یکی از روشهای ارزیابی است که بهدلیل استفاده از چند منبع برای ارزیابی افراد، ارزیابی کامل و دقیقی از مهارتها، تواناییها، شایستگیها، و عملکرد ارزیابیشونده ارائه میدهد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مسئولان کتابخانههای عمومی شهر قم با استفاده از روش بازخورد ۳۶۰درجه است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که از روش پیمایشی-تحلیلی برای ارزیابی عملکرد مسئولان کتابخانهها در هشت شاخص (مهارتهای مدیریتی، تصمیمگیری، نوآوری و تغییر، ارتباط و تعامل، رهبری، مهارتهای تخصصی، مهارتهای رفتاری و کار تیمی) از روش بازخورد ۳۶۰درجه استفاده کرده است. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مسئولان کتابخانه (۱۲ نفر)، کتابداران (۴۲ نفر) و مسئولان مافوق (۲ نفر) در کتابخانههای عمومی شهر قم است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامۀ براون (با اندکی اصلاحات) در طیف پنجدرجهای لیکرت (از هرگز تا همیشه) با ۶۴ گویه است که روایی صوری آن توسط اساتید متخصص تأیید شد و میزان پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ ۹۷/۰ به دست آمد. ارزیابی عملکرد مدیران توسط سه گروه خودارزیابی مدیران، کتابداران و مسئولان مافوق مدیران کتابخانه در ادارۀ کل کتابخانههای عمومی استان قم صورت گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای ناپارامتریک نرمافزار آماری SPSSV,۲۶ استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تمام شاخصهای عملکرد مسئولان کتابخانههای عمومی شهر قم در وضعیتی مطلوبی قرار دارد و بین خودارزیابی مسئولان کتابخانه و کتابداران و مسئولان مافوق- جز شاخص «رهبری»- تفاوتی معنادار وجود ندارد. شاخصهای «مهارتهای مدیریتی»، «تعامل و ارتباط»، و «کار تیمی» در رتبههای اول تا سوم قرار دارند. شاخص «تصمیمگیری» نیز با توجه به میانگین رتبۀ آن دارای کمترین اهمیت از دید پاسخدهندگان است و میان شاخصهای عملکرد مسئولان کتابخانه همبستگی بالا و معناداری وجود دارد. همچنین، میان نظرات پاسخگویان بر مبنای متغیرهای جمعیتشناختی سن، جنسیت، میزان تحصیلات، رشتۀ تحصیلی و سابقۀ کار تفاوتی معنادار وجود ندارد.
اصالت/ارزش: تاکنون، پژوهشی دربارۀ ارزیابی عملکرد مسئولان کتابخانههای عمومی با این روش صورت نگرفته است. روش بازخورد ۳۶۰درجه میتواند الگویی مناسب برای تصمیمگیری دربارۀ عملکرد مسئولان کتابخانههای عمومی بهصورت گروهی و انتخاب آنها باشد. لزوم توجه و تفویض اختیار در شاخصهایی نظیر «تشویق و نوآوری»، «رهبری» و «تصمیمگیری» با توجه به یافتههای پژوهش در ارزیابی عملکرد مسئولان از موارد موردتأکید است. همچنین، تدوین و ابلاغ شاخصهای ارزیابی عملکرد به کتابداران و مدیران کتابخانههای عمومی بهمنظور دستیابی به شناخت بهتر از این شاخصها و بهبود کیفیت عملکرد آنها میتواند مفید واقع شود.
مریم کهزادی طهنه، عاطفه زارعی، فخرالدین معروفی، بهروز بیات،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش اعتبارسنجی الگوی مؤلفههای شناساییشدۀ مدیریت راهبردی کتابخانههای عمومی ایران است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کمّی بوده و با استفاده از روش دلفی در سال ۱۳۹۹ انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش را ۲۰ نفر از خبرگان گروه مدیریت راهبردی و علم اطلاعات و دانششناسی که از اعضای هیئتعلمی دانشگاهها هستند تشکیل میدهند. نمونۀ پژوهش به روشِ هدفمند انتخاب شد. مؤلفههای پژوهش حاضر براساس مقالۀ کهزادی طهنه و همکاران (۱۴۰۰) بوده است. دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری و مدلسازی حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) تحلیل شدهاند.
یافتهها: نتایج حاصل از اعتباریابی الگوی راهبردی حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که در تدوین راهبردها، «مشخص شدن نوع خدمات و منابع» با بار عاملی ۸۴۷/۰، «توجه به عوامل سیاسی، قانونی و دولتی» با بار عاملی۸۰۱/۰، «همسو بودن فرهنگ سازمانی با راهبردهای تدوینشده» با بار عاملی۸۷۰/۰ و برای متغیر انتخاب راهبردها، گویۀ «حمایت راهبردها از محصولات فرهنگی خاص جامعه» با بار عاملی ۸۷۵/۰ بالاترین بار عاملی را داشته و از اهمیت بالایی برخوردارند. برای شاخص اجرای راهبرد، گویۀ «اجرای راهبردهای ویژه برای تبلیغات محصولات/خدمات کتابخانه برای جذب کاربران جدید» با بار عاملی ۸۷۸/۰، برای متغیر مسائل مدیریت، گویۀ « پاداشها و افزایش حقوق با توجه به عملکرد کارکنان کتابخانه» با بار عاملی ۷۹۴/۰ بالاترین بار عاملی را دارد. در مؤلفههای کنترل و ارزیابی برنامههای راهبردی نیز گویۀ «هماهنگی برنامههای راهبردی تعیین و اجراشده با محیط عملیاتی کتابخانه» با بارعاملی ۷۵۴/۰، بالاترین بار عاملی را داشته و در بالاترین سطح تأثیر از سایر مؤلفههاست. این موارد در مدیریت راهبردی کتابخانهها در مرحلۀ تدوین، اجرا و ارزیابی راهبرد، اهمیت بالایی دارند. با توجه به مقدار بهدستآمده از برازش مدل که برابر با ۵۱۴/۰ است، برازش کلی مدل بسیار قوی است.
اصالت/ارزش: نتایج حاصل از این پژوهش میتواند مدیران را در شناسایی شکاف راهبردی در فرایند مدیریت راهبردی (تدوین، اجرا، ارزیابی) و اولویتبندی مسائل برای دستیابی به اهداف، بهبود کیفیت خدمات، رضایت کاربران و کارکنان و ماندگاری کتابخانههای عمومی یاری دهد. لازم است مدیران ارشد با توجه بیشتر به نیازهای جامعه، تدابیر متفاوتتری در حوزۀ مدیریت راهبردی بهویژه در فرایند تدوین و اجرای راهبردها داشته باشند.
نادیا گونیلو، علی عظیمی، محمد زرهساز،
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف: در عصر ما که اطلاعات شاکلۀ همۀ ابعاد زندگی ما را شکل میدهد، مشاوران اطلاعات نقشی حیات خواهند داشت. هدف این پژوهش، نیازسنجی ایجاد حرفه مشاور اطلاعات است. نیازسنجی حرفۀ مشاور اطلاعات، ناظر به بررسی زمینههای نیاز، ابعاد نیاز و نیز الزامات کسب این حرفه است. به نظر میرسد معرفی ویژگیهای شاخص حرفۀ مشاور اطلاعات با توجه به گسترش شتابان علوم و نیاز جامعه به راهبری هدفمند افراد برای برخورداری از مزایا و دستاوردهای علمی و اجتماعی، ضروری است. در این پژوهش، ضمن بررسی زمینههای حرفۀ مشاور اطلاعات، نیازسنجی ایجاد حرفۀ مشاورۀ اطلاعات انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و ازنظر روش گردآوری دادهها، بهصورت ترکیبی با دو ابزار مطالعۀ کتابخانهای و مصاحبۀ ساختاریافته انجام شده است. در این پژوهش، ابتدا با جستجوی منظم در پایگاههای هدف ازجمله ساینسدایرکت، اسکوپوس، گوگل اسکولار و پایگاههای داخلی ازجمله ایرانداک، جهاد دانشگاهی و نورمگز، متون مرتبط استخراج شد. پس از بررسی متون برای استخراج متغیرهای نیازهای مربوط به مشاورۀ اطلاعات، ۴۵۸ کد باز به دست آمد، و در مصاحبههای انجامشده با ۱۲ متخصص این حوزه، ۱۲۲ کد شناسایی شد. پس از این مراحل، کدهای استخراجشده از مصاحبههای متخصصان نیز با مفاهیم متون تلفیق شدند (درمجموع، ۵۸۰ کد). در پایان، مقولههای اصلی (کدگذاری گزینشی) در چهار دستۀ نیازهای جاری، آستانهای، بیپاسخ و آتی قرار گرفتند.
یافتهها: درخصوص نیازهای ایجاد حرفۀ مشاورۀ اطلاعات، ۳۲ مقوله مشتمل بر۵۸۰ مؤلفه استخراج شد. از مهمترین نیازهای جاری، میتوان سواد اطلاعات سلامت، ورود به فرایندهای صنعتی، تابآوری در مقابل آشوب و شرایط غیرمترقبه و کاریابی و تغییر شغل را ذکر کرد. برای نیازهای آستانهای یا مرزی، میتوان اقتصاد بازیافتی، یکپارچگی با هوش مصنوعی، هوش مصنوعی زایا، هویت مجازی و شبکههای اجتماعی و زمینههای صنعتی و تجاری مرتبط با ژنوم انسان را ذکر کرد. نیازهای بیپاسخ شامل مضامینِ بینالمللیسازی و سازگاری فرهنگ سازمانی، دادههای چندوجهی، افزایش عدم قطعیت و نیاز به نوآوری، استفادۀ عمومی از انرژیهای پاک، تقابل شفافیت و منافع سازمان، و امنیت و محرمانگی در متاورس است. نیازهای آتی نیز مضامین شامل افزایش خطوط قرمز و فرایندهای فزایندۀ اداری، زبان رمزگونۀ علم، زندگی ابری و انسان سایبورگی میشود.
اصالت/ارزش: در این پژوهش، پیچیدگیهای نیازهای اطلاعاتی و نقش مهم مشاوران اطلاعاتی برای انواع نیازهای ما در جامعه بررسی شد. نیازسنجی انجامشده نشان داد که انسان امروزی، نیازهای جاری، آستانهای، بیپاسخ، و آتی گستردهای دارد و انتظار میرود مشاوران اطلاعات با توجه به پتانسیلهای مورد انتظار ازجمله نگاه بیرونی و دید فراگیر و تجارب انباشتی مشابه به رفع این نیازها کمک کنند. زمینه و نیازهای شناساییشده در این پژوهش راه را برای مطالعۀ شرایط حضور مشاوران اطلاعات و نحوۀ ارتباط و پاسخگویی این متخصصان هموار کرده است.
منصور کوهی رستمی، دنیا صفائی، عبدالحسین فرجپهلو،
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و استخراج صلاحیتهای حرفهای کتابداران کتابخانههای عمومی ایران و تعیین میزان اهمیت هریک از آنها برای اولویتبندی و رتبهبندی صلاحیتها است.
روش: این پژوهش با رویکرد کاربردی و روش آمیختۀ اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی، با روش فراترکیب، تعداد ۶۱ مقاله از میان متون انگلیسی و فارسی بهصورت هدفمند انتخاب و بررسی شد. سپس با استفاده از نظرات خبرگان، ۱۰۴ کد شناسایی شد، و اعتبار این کدها ازطریق روایی محتوایی و پایایی آنها با آزمون کاپای کوهن تأیید شد. در بخش کمّی، هر یک از عوامل ازطریق توزیع پرسشنامه در میان ۶۲ نفر از متخصصان و با استفاده از روش آنتروپی شانون رتبهبندی شدند.
یافتهها: چهار عامل ۱۰ مؤلفۀ اصلی و ۷۲ مؤلفۀ فرعی بهعنوان صلاحیتهای حرفهای کتابداران کتابخانههای عمومی شناسایی شدند. عامل «توانایی» شامل دو مؤلفۀ اصلی توانایی تخصصی و توانایی فکر است که در ۹ مولفۀ فرعی مفهومپردازی شده است. عامل «ویژگی» شامل دو مؤلفۀ اصلی ویژگیهای شغلی و رفتاری است که در ۱۹ مؤلفۀ فرعی مفهومپردازی شده است. عامل «مهارتها» شامل چهار مؤلفۀ اصلی مهارتهای مدیریتی، اجتماعی، شغلی و فناوری است که در ۳۲ مؤلفۀ فرعی مفهومپردازی شده است. در نهایت، عامل «دانش» شامل دو مؤلفۀ دانش مربوط به جامعه و دانش تخصصی است که در ۱۲ مؤلفۀ فرعی مفهومپردازی شده است. تجزیهوتحلیل دادهها نشان میدهد که به ترتیب عومل دانش، مهارت، توانایی و ویژگی مهمترین صلاحیت برای کتابداران کتابخانههای عمومی ایران شناخته میشوند.
اصالت/ارزش: این پژوهش با شناسایی نظاممند و اولویتبندی صلاحیتهای حرفهای کتابداران کتابخانههای عمومی ایران، به سهم خود میتواند خلأ این حوزه را پوشش دهد. فرایند اعتبارسنجی جامع، شامل ارزیابیهای اعتبار محتوا و قابلیت اطمینان، استحکام شایستگیهای شناساییشده را تضمین میکند. تأکید بر توانایی تخصصی، توانایی تفکر، ویژگیهای شغلی و رفتاری، مهارتهای مدیریتی، اجتماعی، شغلی و فناوری و همچنین دانش مرتبط با جامعه و دانش تخصصی، درک دقیقی از ماهیت چندوجهی کتابخانههای عمومی را نشان میدهد. بهطور خلاصه، این پژوهش چهارچوبی ارزشمند برای ارتقای صلاحیتهای کتابداران کتابخانههای عمومی ایران ارائه داده و نهتنها به درک علمی کتابداری کمک میکند، بلکه بینشهای عملی برای ارتقای مهارت کتابداران کتابخانههای عمومی ایران ارائه میدهد. همچنین، طبقهبندی و اولویتبندی دقیق ارائهشده، چهارچوبی ارزشمند برای توسعۀ مداوم صلاحیتهای حرفهای کتابداران کتابخانههای عمومی فراهم میکند.
علی بیرانوند، نصرت جعفری، فاطمه بهلول، محمدابراهیم سمیع،
دوره ۳۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف: اشتراک دانش توسط کتابداران کتابخانههای عمومی به علت تقابل با طیف وسیعی از افراد جامعه از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. اشتراکگذاری دانش زمینه لازم را برای به دست آوردن و کسب ارزشافزوده دانش فراهم میکند. از سوی دیگر دانش بیننسلی یکی از عوامل تأثیرگذار بر حفظ دانش درون سازمانی است. براین اساس، پژوهش حاضر به کشف نقش تعدیلکننده دانش بیننسلی در رابطه بین خودمختاری، وابستگی متقابل وظیفه و اهمیت وظایف با اشتراک دانش ضمنی کتابداران کتابخانههای عمومی استان کهگلویه و بویراحمد پرداخته است.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانههای عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۴۰۲ بوده که به روش نمونهگیری تصادفی ۱۱۹ نفر از این افراد جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامههای اشتراک دانش کانلی و همکاران (۲۰۱۲)، انگیزه خودمختاری کالدی و زافاکوس (۲۰۱۷)، اشتراکگذاری دانش بینننسلی المی (۲۰۲۰)، اهمیت وظیفه اولدهام و هاکمن (۲۰۲۰) و پرسشنامه وابستگی متقابل وظیفه پیرس و گریجرسون (۱۹۹۱) صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار لیزرل صورت گرفته است.
یافتهها. نتایج پژوهش نشان داد که خودمختاری، اهمیت وظیفه و وابستگی متقابل وظایف بهطور مثبت با اشتراک دانش ضمنی مرتبط است. همچنین دانش بیننسلی رابطه بین وابستگی متقابل وظایف و اشتراک دانش ضمنی را تعدیل میکند. بهعلاوه، نتایج نشان دادند که دانش بیننسلی رابطه بین انگیزه خودمختاری و اهمیت وظیفه با اشتراک دانش ضمنی را تعدیل نمیکند.
اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر برای اولین بار در بین کتابداران کتابخانههای عمومی انجام شده است. بر اساس این مطالعه اشتراک دانش ضمنی و دانش بیننسلی باعث یادگیری جمعی میشود و همافزایی را در گروهها افزایش میدهد. این مهم باعث بهبود سهم دانش در دسترس سازمان برای ارتقاء عملکرد سازمان میشود. اگر در سازمان بستری ایجاد شود که در آن تسهیم و مبادله ایدهها، دانش و اطلاعات ارزشمند تلقی شود، فرهنگ تسهیم دانش میتواند نتایج فردی و سازمانی معنوی در بر داشته باشد و در نتیجه سازمان را از مزایای وابستگی متقابل وظایف بر رفتار به اشتراک دانش ضمنی بهرهمند سازد. اهمیت و ضرورت این موضوع در کتابخانههای عمومی از آن جهت است که با تحقیق و پژوهش پیرامون عوامل مؤثر بر اشتراک دانش در میان کتابداران کتابخانههای عمومی، میتوان به راهکارهایی جهت فراهم نمودن بستری مناسب جهت واقعیت بخشی به اشتراک دانش در محیط کتابخانههای عمومی دست پیدا کرد. شناسایی رابطه بین عوامل مختلف بر رفتار اشتراک دانش در سطح کتابخانههای عمومی منجر به افزایش غنیسازی این تعاملات شده و دیدگاهی مثبت را در این رابطه میان همه اقشار جامعه به وجود میآورد.
رقیه حسن زاده کاشان، مهدی شقاقی، محسن حاجی زین العابدینی،
دوره ۳۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفههای مدیریت ریسک در کتابخانههای عمومی بر اساس مدل مدیریت ریسک در بخش عمومی انجام شده است.
روش پژوهش: بهمنظور اجرای مراحل اصلی پژوهش و گردآوری اطلاعات، پرسشنامهای بر پایۀ استاندارد ایزو ۳۱۰۰۰ و مدل مدیریت ریسک احمتی و ولادی (۲۰۱۷) طراحی شد و پایایی و روایی آن بررسی گردید و پس از اصلاح و حصول اطمینان، اجرا شد. کل پرسشنامه دارای ۳۵ گویه در طیف ۶ گزینهای پیوسته (کد ۱ کاملاً مخالفم تا کد ۶ کاملاً موافقم) بود. جامعه پژوهش تمام کتابداران کتابخانههای عمومی شهر تبریز بودند که تعداد کل آنها ۱۱۸ نفر بود. با نمونهگیری تصادفی و فرمول کوکران تعداد نمونه مورد مطالعه ۹۰ نفر به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی، آزمون دوجملهای، و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: یافتههای مصاحبه اولیه نشان داد که آشنایی کتابداران با مدیریت ریسک در حد کم یا متوسط است، مدیریت ریسک از جنبۀ سازمانی و نیز از جنبۀ پرسنلی برای کتابداران اهمیت دارد، و دو نوع توجه به مدیریت ریسک را در نظر دارند که عبارتند از توجه سیستمی و توجه موقعیتی. یافتههای توصیفی نشان داد که موافقت کتابداران با اَبعاد الگوی مدیریت ریسک در سطح «تا حدودی موافقم» است. همچنین، یافتههای پژوهش نشان داد که کتابداران با ابعاد اصلی، و نیز ابعاد فرعی الگوی مدیریت ریسک در بخش عمومی موافقت دارند؛ البته به جز یک بعد به نام «پایش و بازنگری چارچوب» که قطعیتی در باب موافقت یا عدم موافقت کتابداران با آن حاصل نشد. بهعلاوه، یافته ها نشان داد مؤلفۀ چهارم (متمرکز بودن مدیریت ریسک به عدم قطعیت) و پنجم (نظام مند، ساختاریافته و بهنگام بودن مدیریت ریسک) از بُعد اصول مدیریت ریسک، دارای همبستگی لازم با متغیر مکنون خود نبوده و فاقد رواییاند. همچنین، در الگوی عملیاتی مدیریت ریسک که در قالب مدلیابی معادلات ساختاری مورد مطالعه قرار گرفت، بُعد اصول (متغیر مستقل)، پنج بُعد مربوط به چارچوب، و چهار بُعد از فرایندها (ارزشیابی ریسک، زمینهسازی، ارتباط و مشاوره، و تحلیل ریسک) معنادار تلقی شد و این بدان معناست که مدل مدیریت ریسک در کتابخانههای عمومی، احتمالاً میبایست شامل ابعاد یاد شده باشد.
اصالت/ارزش: نوآوری این مقاله در معرفی یک چارچوب جدید برای اِعمال مدیریت ریسک در کتابخانههای عمومی و آزمون آن است تا مشخص شود چه ابعادی از این الگو و با چه روابطی، میتواند به عنوان ابعاد مدیریت ریسک در کتابخانههای عمومی ایران بهکارگرفته شوند.
بهاره فرجلو مطلق، حسین معینی، ریحانه سادات موسوی،
دوره ۳۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه سناریوهای محتمل و مطلوب برای آینده صنعت نشر کتاب ایران است تا کلیه تلاشها برای دوری از جایگاه و سناریوی نامطلوب برای تحقق هرچه بهتر و سریعتر سناریوی مطلوب و ایدهآل بسیج شود.
روش: این تحقیق با رویکرد کیفی (تفسیرگرایی) و به لحاظ نوع تحقیق، کاربردی است و ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان صنعت نشر کتاب هستند. روش نمونهگیری گلوله برفی است. با پیروی از قاعده اشباع نظری از ۱۰ ناشر مطرح کشوری که عمدتاً در تهران فعال هستند، مصاحبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش شبکه جهانی کسبوکار که کاربردیترین روش سناریونویسی است استفاده شد.
یافتهها: یافتههای این پژوهش چهار سناریو را برای آینده صنعت نشر کتاب کشور ارائه میدهد. این چهار سناریو عبارتند از توسعه (سیاستهای تحولآفرین و فرهنگسازی)، اتلاف (سیاستهای تحولآفرین و عدم فرهنگسازی)، بیابان کتاب (سیاستهای گذشته و عدم فرهنگسازی)، و بنبست (سیاستهای گذشته و فرهنگسازی). این چهار سناریو بر مبنای نظر خبرگان بودند که برای آینده صنعت نشر کتاب کشور تبیین و تشریح شدند. سناریوی توسعه سناریویی مطلوب است که سیاستها در آن تحولآفرین بوده و فرهنگسازی در بالاترین سطح خود انجام شده است و این صنعت در بهترین اوضاع متصور خود قرار دارد و سناریو بیابان کتاب با داشتن بیشترین حالات نامطلوب با عدم فرهنگسازی و سیاستهای گذشته، سناریویی بدبینانه است.
اصالت/ ارزش: نتایج این پژوهش میتواند به مدیران و متولیان حوزه فرهنگ و علم در تصمیمگیریهای خود کمک کند. بر اساس سناریوی مطلوب (سناریوی توسعه)، پیشنهادهایی برای شکلگیری این آینده مطلوب در روشن شدن مسیر و تقویت این صنعت در آینده پیشروی نشر کشورمان مطرح است.
ساهره ساکی، محمد زرهساز، داود حاصلی،
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی و تعیین عناوین شغلی و شایستگیهای حرفهای کتابداران کتابخانههای عمومی است.
روش: این پژوهش با رویکردی توصیفی و با استفاده از روشهای تحلیل محتوا و تحلیل خبرگان (دلفی) انجام شده است. جامعه پژوهش شامل آگهیهای استخدامی کتابخانههای عمومی در وبگاههای مطرح کاریابی جهان و نیز متخصصان حوزه کتابخانههای عمومی در ایران است. در این پژوهش از سیاهه وارسی و کدگذاری در نرمافرار مکسکیودآ و پرسشنامه برای پنلهای دلفی به عنوان ابزارهای گردآوری داده استفاده شده است.
یافتهها: بر اساس تحلیل محتوای آگهیهای شغلی، عناوین شغلی کتابخانههای عمومی دنیا در چهار گروه شامل مدیریت و امور اداری، خدمات عمومی، خدمات فنی، و فناوری و ۵۴ فقره دستهبندی شدند. سپس عناوین شغلی جدید و مهم برای بافت ایران بر اساس نظرات متخصصان در چهار گروه بالا و ۳۵ فقره مشخص شدند. در نهایت ۸۱ شایستگی شغلی برای کتابداران کتابخانههای عمومی ایران در شش دسته خدمات مشتری و اجتماعی، تبلیغات و بازاریابی، آموزش و ترویج خواندن، تخصصی کتابداری، مدیریتی و برنامهریزی، و فنی و فناوری استخراج شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که تنوع و جذابیت فعالیتهای کتابخانه عمومی در دنیا بسیار است و کتابخانههای عمومی در ایران نیز قابلیت افزایش عناوین و شایستگیهای شغلی را دارند. این یافتهها قابلیت استفاده برای سیاستگذاران و مدیران کتابخانههای عمومی برای تعریف مشاغل و شایستگی جدید را دارد و همچنین آموزشگران گروههای علم اطلاعات و دانششناسی میتوانند از این پژوهش برای بازنگری دروس رشته استفاده کنند.
هاجر ابراهیمی، فهیمه بابالحوائجی، داریوش مطلبی، نجلا حریری،
دوره ۳۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف: در این پژوهش، هدف در گام نخست مطالعه عوامل مؤثر بر نشر حرفهای و در گام بعد، ارائۀ الگوی نشر حرفهای کتاب در ایران است.
روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محققساخته انجام شده است. جامعۀ آماری مدیران نشر حرفهای کشور با تعداد ۵۸۱ ناشر بود که براساس فرمول کوکران، ۲۳۱ ناشر بهعنوان نمونه انتخاب شد. در نهایت ۲۱۱ پرسشنامه تکمیل شد. برای پردازش دادهها از نرمافزار آماری اسپیاساس و از آزمونهای آماری تحلیل عامل اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد.
یافتهها: بر پایه تحلیل عاملی اکتشافی، ۹ عامل اقتصاد نشر، عرضه و نمایش محصولات نشر، حمایت و پشتیبانی دولت، رعایت حقمؤلف، ارزیابی و ممیزی نشر، تبلیغات، بازاریابی و برندسازی برای نشر، مدیریت نشر، پدیدآوری نشر، و آموزش و ارتقای توانمندی فعالان نشر را میتوان عوامل مؤثر بر نشر حرفهای در نظر گرفت. پنج عامل عناصر فنی، محافل و مراکز فرهنگی و ادبی، پدیدآور و مخاطب، سامانه های الکترونیکی، و عناصر توزیع و بازاریابی نیز در حکم ابعاد نشر حرفهای شناسایی شد و در نهایت، در مدل رگرسیونی، تعداد پنج متغیر مستقل به علت داشتن سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ به معادله وارد شدند.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق به ارتقای آگاهی و فهم مخاطبان از فرآیندهای نشر و شناخت ناشران و مدیران صنعت نشر از روندهای موفق و چالشهای موجود در این حوزه و نیز تدوین سیاستها و راهبردهای حمایتی از نشر توسط مسئولان کمک میکند.