Fadaie G F. The concept of information science is not present in the high-level state documents of Islamic Republic of Iran. Research on Information Science and Public Libraries 2019; 25 (1) :9-13
URL:
http://publij.ir/article-1-2146-fa.html
دانشگاه تهران ، ghfadaie@ut.ac.ir
چکیده: (3406 مشاهده)
در جلسهای در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پیشنویس سند الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت مورد بحث قرار گرفت و از گروهها خواسته شد تا بر اساس دستور مقام معظم رهبری اگر پیشنهاد و انتقادی بر آن است ارائه شود. در کمیتۀ علم اطلاعات و دانششناسی هم قرار شد تا دوستان همکار نظرات خود را برای ارسال تهیه کنند. از مجموع نظرات، نکات زیر برجسته شد که بخشی از آن در این سرمقاله آمده است:
نکتۀ اول اینکه مقام معظم رهبری درخصوص این سند یادداشتی هشت بندی نوشتهاند که در آن ضمن تقدیر از زحمات تهیهکنندگان سند، به لزوم همکاری و اظهارنظر همۀ علاقهمندان و خبرگان اشاره کردهاند. نکتۀ دیگر، توجه ایشان در این یادداشت به زبان فارسی است؛ آنجا که ایشان برخلاف بسیاری بهغلط واژۀ «پیشنهادات» را بهجای «پیشنهادها» ننوشتهاند. البته بهکارگیری واژۀ «آرمان» با توجه به اینکه معنایش آرزو است با اهداف گفتهشده هماهنگ نیست. سوم، توجه به آیندهنگری است که امر بسیار مطلوبی است و کشوری که زنده است و امیدوار، حتماً برای فردا و فرداها برنامه دارد و برنامه مینویسد؛ اما نکتۀ هشداردهنده این است که این اقدام نباید به ذکر کلیات ختم شود و مهمتر اینکه وضع موجود نادیده گرفته و هشدارهای لازم درمورد اصلاح وضع موجود کمرنگ شود. چهارم اینکه در اغلب سندهای بالادستی، طراحان از کلیات شروع میکنند و بعداً چنانچه مقدور باشد به برنامه توجه میشود. پیشنهاد این است دستکم یک بار از پایین به بالا برنامهریزی شود، گرچه در آن هم توفیق چندانی نداشتهایم؛ چراکه برنامهریزی هرسالۀ کشور به اصطلاح از پایین به بالا است ولی کمتر با واقعیات تطبیق میکند و در اجرا همواره مشکل داشته است.
بیشک برنامهریزی برای آینده زمانی کارساز است که بر پایههای محکم علمی و عملی در زمان حال و با استفاده از تجارب گذشته صورت گیرد. قطعاً این اقدام در آغاز چهل سال دوم انقلاب با تکیه بر تجارب گذشته و تحلیل فرصتها و تهدیدهای قبلی و فعلی میتواند سودمند باشد.
نکتۀ دوم که قدری اختصاصیتر است نگاه کارشناسانه از منظر علم اطلاعات و دانششناسی به این سند است. عدم حضور علم اطلاعات و دانششناسی و یا مفاهیم مرتبط با آن در اَسناد بالادستی معلول دو عامل بسیار مهم است: اول، بحران هویت در خود رشته و خستگی بانیان و مدافعان آن برای معرفی آن به جامعه و دوم، ناشناخته بودن این رشته در نگاه مسئولان و طبعاً عدم توجه آنان به این حوزه برای استفاده از تخصصهای موجود در آن، که این دومی هم به عامل اول برمیگردد.
توضیح بیشتر اینکه در متن یادداشت رهبری تنها در بند هشتم از اصطلاح اطلاعرسانی یاد شده است که با توجه به عبارات پس و پیش آن به عملکرد سازمانهای خبرپراکنی چون صداوسیما و مطبوعات مربوط میشود و ربطی به حوزۀ ما ندارد.
در متن الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت هم هیچجا از اطلاعرسانی و بازیابی درست اطلاعات خبری نیست. بهنظر من، خوب بود دستکم در بخش آرمانها از اطلاعات، جریان اطلاعات، ذخیره بهمنظور بازیابی درست اطلاعات، شفافیت اطلاعات، مستندسازی اطلاعات و امنیت اطلاعات اشارهای میشد. متن آرمانها بدین شرح است:
آرمانهای الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت: ارزشهای بنیادی فرازمانی و فرامکانی جهتدهندۀ پیشرفت است. مبناییترین این ارزشها نیل به خلافت الهی و حیات طیبه است. اهم ارزشهای تشکیلدهندۀ حیات طیبه عبارتند از: معرفت به حقایق، ایمان به غیب، سلامت جسمی و روانی، مدارا و همزیستی با همنوعان، رحمت و اخوت با مسلمانان، مقابلۀ مقتدرانه با دشمنان، بهرهبرداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، تفکر و عقلانیت، آزادی مسئولانه، انضباط اجتماعی و قانونمداری، عدالت همهجانبه، تعاون، مسئولیتپذیری، صداقت، نیل به کفاف، استقلال، امنیت و فراوانی.
اگرچه میتوان گفت که اطلاعات و بازیابی درست آن بستر همۀ فعالیتهای اجتماعی است، اما با گذشت چهل سال از انقلاب میبینیم که بدون توجه خاص به اطلاع و اطلاعرسانی به شیوهای صحیح نمیتوان از بازیابی درست مطمئن بود و در این صورت مشاهده میشود که تحقق بسیاری از آرمانهایی که بهنوعی در قانون اساسی و سایر سندهای بالادستی وجود دارد عقیم میماند و به نتیجه نمیرسد. در بند 48 تدابیر هم از اطلاعات و اطلاعرسانی میتوانستند یاد کنند. متن آن به این شرح است:
ارتقای نظارت رسمی، مردمی و رسانهای بر ارکان و اجرای نظام و پیشگیری از تداخل منافع شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولان و کارکنان حکومت و برخورد بدون تبعیض با مفسدان بهویژه در سطوح مدیریتی.
در همۀ زمانها و بهویژه زمان ما که بحث اطلاعات و بازیابی سریع و صحیح آن نقشی عمده و اصلی در تصمیمگیری و اجرا دارد، عدم توجه به آن، خواه آگاهانه خواه ناآگاهانه، در پیشرفت اخلال ایجاد میکند. ممکن است بگویند که در مقام اجرا به اطلاعات توجه خواهد شد. پاسخ این است که در این چهل سال دیدهایم که هنوز بسیاری از مسئولان به اطلاعات و اهمیت آن، آنچنان که لازم است واقف نیستند و به آن بها نمیدهند، یا بعضی آن را مِلک طلق خود میدانند. عدم جریان صحیح و سریع اطلاعات و نبودن نظارت بر این سرمایۀ ملی و بینالمللی ما را با دشواریهای گوناگون مواجه کرده است. این بحث مربوط به این سند است و اِشکال در نگارش بسیاری از سندهای بالادستی دیگر هم کموبیش وجود دارد.
اگر علم اطلاعات و دانششناسی بخواهد در عرصههای آیندۀ کشور محلی از اعراب داشته باشد و بهجای کتابداری به معنای (کتاب + داری) در صحنۀ اطلاعرسانی و شفافسازی اطلاعات نقشی داشته باشد باید به خود آید و در چهل سال دوم انقلاب برای خود نقشی دستوپا کند. این تلاش مستمر و آگاهانه که توسط جوانترها، با مشاوره با پیشکسوتان باید صورت گیرد میتواند تا حدودی نقش رشته را مشخص کند؛ آنگاه میتوان انتظار داشت تا مسئولان هم به این رشته توجه کنند. همچنان که در کشور توجه به امر اطلاعات و ویژگیهای آن مسئلهای اساسی و بنیادین است برای رشتۀ ما هم توجه به آن مسئلۀ بود و نبود است. یا باید از چهاردیواری کتابخانهها بیرون آمد و با فناوریهای نوین آشنا شد و آنها را در زندگی به کار بست و فارغالتحصیلان رشته را آماده به کار تربیت کرد، یا باید با کیان رشته خداحافظی کرد و چون گذشته در کنج مکانهایی بهکارهای دیگر پرداخت. اکنون اگر رشته بخواهد
بماند باید پس از چهل سالی که گذشت خانهتکانی کرده و به مسائلی مهم ازجمله موارد زیر توجه کند:
- بازخوانی تاریخچۀ رشته در جهان و ایران؛
- اصول راهبردی در ایجاد و استمرار رشته؛
- سیر تحول رشته در چهل سال نخست انقلاب؛
- هویت/ اصول و قواعد/ دایرۀ شمول رشته؛
- گسترش رشته بهلحاظ کمی و کیفی؛
- نقد کلی رشته (خودارزیابی)/ حرفه یا علم؟ رشته یا میانرشته؟ تخصص یا تجربه؟
تجزیهوتحلیل رشته
- بهلحاظ کاربرد و استخدام: آیا فارغ التحصیلان در جای خود به کار گمارده شدهاند؟ آیا اگر در منصبی قرار گرفتند از نام بردن رشتۀ خود شادمانند و به آن افتخار میکنند و برای ارتقای رشته اثرگذار بودهاند؟
- بهلحاظ معرفی به جامعۀ مخاطب: آیا از فرصتها استفاده و با تهدیدها مبارزه کردهاند؟
- بهلحاظ تأثیرگذاری بر رشتههای دیگر: آیا با رشتههای دور و نزدیک تعامل داشتهاند؟
- بهلحاظ افراد شاخص رشته: آیا این افراد تأثیرگذاری داشتهاند؟
- بهلحاظ سازمانهای حامی و انجمنهای علمی بهویژه مرکز اسناد و کتابخانۀ ملی: کارکرد این سازمانها و انجمنها چگونه بوده است؟
- بهلحاظ جایگاه رشته در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: آیا حضور رشته در سندهای بالادستی پررنگ است؟
- بهلحاظ وضعیت دانشگاههای پرورشدهندۀ نیروی کار رشته: آیا دانشگاهها و گروههای ذیربط با هم رقابت سالم داشته یا با هم مقابله کردهاند؟ آیا تشریک مساعی صورت گرفته یا پراکندهکاری شده است؟
- بهلحاظ پایاننامهها و رسالهها، کتابها، مجلات، مقالات، سمینارها، تحقیقها: گردآوری و نقد ادبیات رشته چگونه بوده است؟
- بهلحاظ آینده: برآیند کارهایی که تاکنون صورت گرفته است چیست و طرحهای ماندگاری و توسعه کدامند؟
- بهلحاظ فناوری و برنامهریزی و تدوین کتب درسی: چه اقدامات مهمی صورت گرفته یا میگیرد؟
- بهلحاظ فضای مجازی: نقش برجستۀ رشته در این زمینه چیست؟
- و سرانجام چه باید و از کجا شروع باید کرد؟
در این شماره یکی از مقالات، مروری است به دغدغۀ اصلی رشته و شامل هشدارهایی است برای ساماندهی اوضاع داخلی و خارجی آن. مجله از این نوع مقالات و مقالات دیگری که بهویژه با روش کیفی انجام شدهاند بهشدت استقبال میکند و معتقد است که قوام و دوام رشته در گروه توجه به بنیانهای حوزۀ علم اطلاعات و دانششناسی و استفاده از فرصتهای موجود و مبارزه با تهدیدها است. بقیۀ مقالات این شماره بیشتر به ادبیات کودکان تعلق دارد و میتوان آن را شمارهای ویژۀ کودکان و نوجوانان نامید.
نوع مطالعه:
كمّي |
موضوع مقاله:
مكانيابي و مطالعات جغرافيايي دریافت: 1398/5/19 | پذیرش: 1398/5/19 | انتشار: 1398/5/19