دوره 22، شماره 2 - ( 7-1395 )  

View This Issue in Alternative Language Export Journal XML Articles RSS

تابستان 1395، ويژه‌نامهْ خواندن 3

چکیده (4905 مشاهده) | Abstract   |   متن کامل (PDF) (1230 دریافت)   |   نکات برجسته

- سواد لازم را ندارند؛ سواد اولین شرط مطالعه است همچنانکه سواد اطلاعاتی در استفاده از منابع الکترونیکی شرط اول است. همانطور که برای ریشه‎کن کردن بی‎سوادی نهضت تشکیل می‎شود آموزش سواد اطلاعاتی هم باید نهضت به وجود آید. آن وقت نوبت محتواست تا با ادامۀ کار برگشتی حاصل نشود.
-  مردم وقت ندارند یا اشتغالات آنقدر زیاد است که نیازی به مطالعه در آن نمی‎بینند و یا مشغولیات غیرکتابی مانند برنامه‎های صدا و سیما و سینما و ورزش و مانند آن به‎قدری زیاد است که مجالی برای مطالعه نمی‎گذارد.
- مردم پول ندارند که کتاب بخرند و با توجه به مخارج سنگین مطالعه جائی در سبد زندگی آنان ندارد.
- گاهی ممکن است به‎دلیل اینکه کتاب مناسب وجود ندارد، مطالعه کم باشد و این ناشی از عدم معرفی کتاب‎های خوب توسط صاحب‎نظران و به‎ویژه کتابخانه است. گاهی اوقات تعصب‎های قومی و محلی هم مردم را از خواندن منابعی که مطابق ذوق و سلیقۀ جمعی نیست منع می‎کند. حجم عظیم کتاب‎های کتابخانه‎ها که هیچ‎وقت هیچکس به آنها مراجعه نمی‎کند، یا به‎دلیل نامناسب بودن است و یا عدم معرفی درست و نبود استادان مجرب در کنار کتابداران با انگیزه.
- گاهی امکانات دسترسی وجود ندارد؛ یعنی به‎خاطر بُعد راه و یا نبود امکانات انتقال اطلاعات به‎صورت سنتی و یا الکترونیکی دسترسی وجود ندارد. این البته ممکن است رکود نباشد ولی عملاً رکود اتفاق افتاده است، به‎ویژه زمانی که کتاب‎های خوب هست ولی راهنماهای خوب برای معرفی آنان وجود ندارد. کتابدار یک مشاور است دلال نیست و اگر نتواند وظیفۀ خود را خوب انجام دهد گویی که دسترسی را منع کرده است، مانند زمانی که به جای قفسه‎ باز قفسه‎ بسته باشد و یا کتابدار با مراجعه‎کننده مانند مالک برخورد کند. با توجه به آنچه گفته شد، کتابدار هم در تورم و هم در رکود خواندن نقش دارد.
- پژوهش بی‎رونق است و به‌جای آن تجارت مدارک آموزشی و پژوهشی در بازار نقش‎آفرین است. در این شرایط وقتی با پول همه چیز خریده می‎شود دیگر چه نیازی به مطالعه و تحقیق است. در  این شرایط مراکز علمی و پژوهشی به بنگاه‎های تجاری بدل می‎شوند که باید همّ خود را مصروف فوت و فن‎های تجاری، بازرگانی و بازاریابی کنند.
- آماده‎خواری بر هر چیز دیگر مقدم است، به‎ویژه در صنعت و فن‎آوری؛ مانند زمان ما که عده‎ای از مسئولان به روش کلید در دست محصولات خارجی را می‎خرند و خودشان را به دردسر نمی‎اندازند و بدیهی است نیازی برای مطالعه وجود نداشته باشد.
- تنبلی حاکم است و به‎عنوان فرهنگ درآمده است. این نکته بسیار حائز اهمیت است. بعضی ملت‎ها به‎لحاظ فرهنگی با دیگران فرق می‎کنند. وقتی یک خصلتی به‎صورت فرهنگ درآمد، حذف آن بسیار مشکل است. البته در این زمینه دولت‎ها بسیار نقش دارند. فراهم‎آوردن زمینۀ کار و کسب و تشویق خلاقیت و ابتکار کم‌کم فرهنگ را عوض می‎کند.
- مطالعه معنای خودش را از دست داده و جنبۀ تفنن پیدا کرده است و جزو متن زندگی یعنی کار و شغل نیست و در حاشیه است. مطالعه یعنی بحث و گفت‎وگو با صاحب‎نظران در همه وقت و در همه جا و همۀ موارد و به‎ویژه در محیط کار. اگر برنامه‎ریزی‎ها به گونه‎ای باشد که هر فرد در هر جایی که هست برای پیشرفت خود نیاز به مطالعه داشته باشد، بدیهی است مطالعه رونق خواهد گرفت؛ خواه مطالعۀ بصری و یا سمعی و در خدمت استادان قرار گرفتن و از تجارب آنها بهره بردن.
- دولت‎ها در تمشیت امور و هماهنگ کردن اندام‎های مختلف جامعه برای جلوگیری از اِتلاف وقت مردم ناکارآمد هستند. چگونه است که در کشور ما هیچکس وظایف خاص خود را انجام نمی‎دهد و یا اگر انجام می‎دهد از عوارض انجام آن بر سایر حوزه‎ها غفلت می‎کند. موضوع میان‎رشته‎ای اگر مطرح است در اینجاست که هر فرد باید ضمن انجام کار از تبعات و عوارض حاصله بر سایر بخش‎ها باخبر باشد. چرا در این کشور برای انجام هر کاری باید شورای‎عالی، ستاد و یا کمیته  تشکیل داد. ستاد و کمیته برای زمان‎های بحرانی است.




Export as: HTML | XML | RSS

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات اطلاع‌رسانی و کتابخانه‌های عمومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research on Information Science and Public Libraries

Designed & Developed by : Yektaweb